دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

دغدغه و دلسوزی ، شطرنج و جام شهریور

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۵۰ ب.ظ

  

  این مطلب را بنده به مناسبت بعضی بحث ها در جام شهریور به آقای علی قائم مقامی ، مدیر محترم سایت شطرنج ایرانیان ، دادم تا در سایت بگذارند و ایشان از سر لطف و دغدغه مندی قبول زحمت کردند و این کار را متقبّل شدند . پیشنهاد بنده اینست که حتماً مطلب را در سایت شطرنج ایرانیان که لینکش را در آخر مطلب می گذارم ببینید ، چون بعضی جواب ها و همچنین حاشیه های بنده در آنجا خواندنی است .


  این مطلب در پی بحث ها و تذکّرهای متعدد و فقط از سر دغدغه مندی و برای توضیح بعضی نکات ضروری و لازم نگارش یافته و امید است روشنگری و هدایت در پی داشته باشد . برای شروع و ادامه بحث موارد لازم را بصورت شماره گذاری شده قلمی می کنم و امیدوارم بازتاب های این مطلب بتواند در مسیر رشد و شکوفایی شطرنج کشور عزیزمان ایران مؤثر باشد .

1 آن هایی که با دلِ جوان مویِ سرِشان سپید شده و در فضای شطرنج سال های متمادی را سپری نموده اند ، با یک نظر می توانند براحتی سیر پیشرفت شطرنج را در کشور بعد از سال 1368 و فتوای تاریخی امام خمینی (ره) برای ما روایت نمایند و از پستی و بلندی ها و سرد و گرم های این 24 سال خاطره ها و گزارش ها و راهنمایی های بسیار دارند که امیدواریم به نوعی از این ثروت ارزشمند استفاده شود !! موفقیت های سال های اخیر به هر نوعی که بدست آمده باشد بالاخره موفقیت بوده ، بنده هم مثل بسیاری در جریان اخبار رسانه ای و تا حدودی اخبار داخلی فدراسیون و ... هستم . بنده هم می دانم فدراسیون از مسابقات رده های سنی آسیا فلان تومن یا بهتر است بگوییم فلان دلار !!! گیرش آمده است  (لطفاً عجله نکنید و زود قضاوت نفرمایید و مطلب را تا آخر بخوانید بسیاری از بدبختی های ما در عرصه های مختلف بخاطر همین قضاوت سریع است) و ... . بنده هم می دانم که استاد بزرگ و عزیز کشورمان درینی بدون مربی و ... برای مسابقات جام جهانی تلاش کرده و ... . امّا می خواهم یک نکته را در اینجا پُر رنگ کنم و آن این است که این ها همه تجربه است و این تجربه ها یک تجربه فرهنگی / اجتماعی / جمعی است و به نوعی سیاسی !! به عبارت دیگر یک تجربه هویتی است ! نه یک تجربه فردی و شخصی هر چند افراد و اشخاص از عوامل مؤثر این تجربه اند .

 خُب این تجربه ها می تواند برای ما همچون نردبانی باشد که پلّه پلّه ی آن باعث ترقّی و رشد ما شود و می تواند باعث عقبگرد و ضعف ما شود ، اگر به چشم یک اتفاق جزئی نگاه شود و متحجّرانه و بدون منطق و تعقّل با آن ها برخورد شود . بنابراین این تجربه ها یک تیغ برّنده است که به نوع برخورد و کاربری که ما از آن استفاده می کنیم استفاده و بهره برداری می شود بستگی دارد . در اینجا می خواهم روی اصل پیشرفت شطرنج در این سال ها تأکید کنم ، البته با تمام مشکلاتش .

2 در این که ما هنوز در فضای رسانه ای کشورمان کم تجربه هستیم و همین کم تجربگی باعث شده نتوانیم قوانین منظم و همچنین اخلاق مناسب با فرهنگ خود را در این فضا تولید نماییم شکّی نیست . همین نبودِ فرهنگ توافق شده دو آسیب جدّی را در پی داشته است ، یکی سوء استفاده شیّادان و کسانی که از آب گل آلود ماهی خود را می گیرند و دیگری سردرگمی و اشتباهات فاحش بعضی ساده دلان و افراد جاهل نسبت به این فضا و کارکردهای آن !! البته این دو آسیب در بیشتر مسائل جاری و ساری است !

  همین دو آسیب مهم باعث شده در بیشتر مسائل کوچک اختلافات و سوء تفاهم هایی پیش آید که آدم را یاد مَثَل معروف : «دیوانه ای سنگی را در چاه می اندازد که 100 تا عاقل هم نمی توانند در بیاورند » می اندازد . گاهی یک ندانم کاری و از دور دیدن مسائل بالاخص در مورد جوانانی که سر پُر شوری دارند گِرِهی درست می کند که باعث تعجب عقلای قوم می شود . در مورد جوانان باید عدم کار اجرایی و آشنایی به مشکلات کارهای اجرایی را نیز اضافه نمود . بد نیست اشاره ای داشته باشم از خاطرات یکی از اساتید در یک کار اجرایی که می گفت : هرکس کار اجرایی در دست می گیرد هنوز شروع نکرده باید پاسخگوی هزارتا مسأله ای باشد که خودش انجام نداده است !!! این را فقط کسانی درک می کنند که یک کار اجرایی ولو کوچک را انجام داده باشند . 

3 ضعف دیگری که در کشور ما وجود دارد عدم شفافیّت و شفاف سازی و رسانه ای کردن درست مسائل توسط مدیران سطوح مختلف است . البته حرف اکثر این مدیران این است که اگر ما بخواهیم به سؤالات و حرف و حدیث های دیگران توجه کنیم باید زندگی خود را تعطیل کنیم و به این کار مشغول شویم ، خُب این حرف تا اندازه ای درست است ، ولی فراموش نکنیم که در یک حدّی باید به این امر توجه کرد .

4 با توجه به مقدمات فوق وارد اصل ماجرا می شوم . اصل ماجرا این است که مسابقات مختلف شطرنج در کشور در چند سال اخیر تقریباً همیشه محلّ حرف و حدیث های ... (بگذارید بگویم خاله زنکی پیشنهاد می کنم حتماً رساله 60 صفحه ای کلثوم ننه رو بخونید) شده است . بعضی اوقات ما اصلاً نمی دانیم برگزار کننده کیست ؟ و داستان از کجا نشأت می گیرد ؟ یکهو سایت فلان و وبلاگ بیسال ور می دارد یک سری حرف و حدیث می زند و یا علی ... می دانید دیگر ، اکثر مردم اهل تعقّل نیستند و می گویند : تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها !! حتماً یک چیزی بوده است ! منتشر کنندگان این حرف ها هم اکثراً با اخلاق رسانه ای آشنا نیستند و یک طرفه به قاضی می روند ، انگار که اگر بروند با مسؤول مسابقات مصاحبه چالشیِ چالشی کنند محکوم به اعدام می شوند !!! مسؤولین برگزاری که هم گفتم ، می گویند بگذار بنویسد ، اصلاً اینقدر بنویسد تا بترکد و دق کند و دستش بشکند !!!

  خُب پس این را هم بشنوید که «آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است» آقای مدیر فلان سایت و ... اگر حق با شماست ، برو و با مسؤول برگزاری یک مصاحبه چالشی بکن اگر جوابت را داد منصف باش و جواب را بگذار در سایت اگر جواب نداد و جواب سربالا داد خُب باز هم بگذار در سایت ، چرا فکر می کنی با این کار داری درست پیش می روی ؟ دوست عزیز اگر دنبال منافع جمع و رشد شطرنج و دغدغه مند کشورت هستی که فکر می کنم این راهش است ! اگر دنبال منافع خودت هستی که باید بگویم سلطان سخن و امیر کلام حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند : «الغیبَةُ جَهدُ العاجِز» ؛ یعنی پشت سر کسی صحبت کردن و بدی را به او نسبت دادن (که آن بدی را دارد و الّا اگر نداشته باشد که دروغ و تهمت است و گناهی بزرگتر) تلاش کسی است که درمانده و بیچاره است . ببینید عزیزان ! ما همچنین فکر و فرهنگی داریم و آنوقت این گونه عمل می کنیم !!! حتی اگر حرف هایی که در این سایت ها زده می شود بر فرض درست باشد که حتی در این صورت هم می خواهم بگویم یک جانبه و تک بعدی به داستان نگاه شده است باز هم این روشی که دوستان رسانه ای در پیش گرفته اند روش درستی نیست . خلاصه اینکه بنده دارم اینجا این را می گویم چون بر خودم واجب دیدم این نکته را خدمت عزیزان به عنوان یک دوست و همراه متذکّر شوم .

5 یک تذکّر دیگر را بطور کلّی بدهم . ببینید دوستان اگر فدراسیون فلان مقدار از مسابقات آسیایی به جیب زده (البته به اصطلاح دوستان و الّا ما این جور صحبت کردن را خلاف ادب می دانیم) خُب دوستی که این را می نویسی و اتفاقاً گاهی بعضی از این دوستان خودشان هم دستشان در کار است !! تا حالا از خودت پرسیدی مگر هر ماه و هر سال دارد این اتفاق می افتد ؟! شاید هر 10 سال یکبار یک همچین مسابقاتی باشد . فدراسیون هم حتماً این پول را در مسیر شطرنج صرف می کند . این مسأله یک بحث است . آنوقت ما می آییم این را با ورودیه گرفتن فدراسیون از بازیکنان ایرانی و وضع هتل محلّ اقامت یا قوانین مربوط به بازیکنان مازندرانی و غیر مازندرانی قاطی می کنیم و آشی می پزیم که بیا و ببین . شاید مدیریت فدراسیون در تمام این موارد ضعیف بوده باشد ، ولی چرا ما به تفکیک و یکی یکی و منطقی به این مسائل نمی پردازیم و بدرستی آن ها را ریشه یابی نمی کنیم ؟! این مسأله ورودیه گرفتن در مسابقات تقریباً شده نقطه مشترک همه مسابقات !!! در مسابقات جشنواره اراک به یک نوع در مسابقات جام شهید رجایی قزوین به یک نوع و ... خُب دوست عزیز وقتی هیأت های شطرنج هیچ محلّ درآمدی ندارند و جام شهید رجایی هم سالی یکبار است ، شما فکر می کنید 23 میلیون ، پول خیلی بزرگی است ؟؟؟ با 23 میلیون طرف هنر کند مخارج یک سال خودش را مدیریت کند باید خدا را شکر کرد ، البته در بند آخر به ریشه این نوع مدیریت می پردازم و ... جشنواره هم که هر سال بطور چرخشی یک جایی برگزار می شود و همین مسابقات می شود یک نوع منبع درآمد برای هیأت های استان ها !! در ضمن گاهی این سایت ها و ... جوری از موضوع حرف می زنند که انگار نمی دانند چه خبر است ؟! و انسان بخاطر این شک می کند به نیّات این عزیزان که می بیند طرف خودش دستش در کار است و حداقل ها را لااقل می داند ! مثلاً می نویسند 17 میلیون ورودیه و فقط 4 میلیون جایزه ، بعد جلویش شونصدتا علامت و شکلک هم می گذارند !! انگار ما داریم در خلأ زندگی می کنیم !! مگر داوران مسابقه ، خرج ثبت مسابقه در فیده ، خرج های جانبی مسابقه و ... صفر است . چرا این ها را نمی گویید ؟ فرض کنید آخر سر 10 میلیون هم باقی بماند مگر این اتفاق هر روز دارد می افتد ؟ یا هر ماه دارد می افتد ؟ همین سالن مسابقات فدراسیون دارد بابتش اجاره پرداخت می شود ، حتی زمانی که هیچ مسابقه ای در آن برگزار نمی شود ؛ یعنی یک نفر آمده به عنوان بخش خصوصی اینجا را گرفته و دارد کار می کند ! خُب شما هیچ وقت می روی از بقالی سر کوچه بپرسی : آهای مردک ! چرا داری ماهی 20 میلیون پول در می آوری ؟ (یادم هست یک روز موقع کتاب خریدن یکی از مشتری ها از مغازه دار پرسید : آقا من 70 هزار تومان کتاب خریدم تخفیف نمی دهید ؟ فروشنده نگاهی عاقل اندر سفیه کرد و گفت : ببخشید خانم وقتی می روید 70 هزار تومان برنج و ماکارونی هم می خرید تخفیف می گیرید ؟!!! / نویسنده این سطور می گوید : ما چون به فرهنگ اهمیّت کمتری می دهیم نمی خواهیم برایش خرج کنیم !)

 خُب دوستان عزیز شما هم بروید یک سالن بگیرید و مسابقه برگزار کنید و بجای 10 میلیون ، 100 میلیون دربیاورید . باور بفرمایید اگر کسی علیه شما حرف زد بنده حاضرم با مشت در دهانش بکوبم !!!!! خوب است راحت شدید ؟! باور بفرمایید ما بخیل نیستیم و از خدا می خواهیم همه رشد و تعالی مادی و معنوی داشته باشند . سالن فدراسیون قبلاً دست آقای رضایی بود ، بنده به ایشان هم ارادت دارم و ارادتم را هم ابراز نموده و عملاً هم به ایشان نشان داده ام ، نمی خواهم بگویم ایشان نتوانست ، ولی این جمعیت که در مسابقات جام شهریور هست در زمان ایشان نبود !! نمی دانم شاید این هنر آقای مصلحی است ، شاید هم اتفاقی اینجور شده . آینده این را اثبات خواهد نمود ، ولی اگر هنر آقای مصلحی است باید به ایشان تبریک گفت و دست مریزاد و اگر اتفاقی اینطور شده ، باید به آن به عنوان یک فرصت نگریست و نشست همفکری کرد و دید چگونه می شود برای این شور و اشتیاق راهکارهای مناسبی ارائه داد تا هر چه بیشتر و بهتر در روند رشد شطرنجی کشور توسعه و سرعت بخشیده شود .

   ما اگر کار را از خودمان بدانیم ، در راستای پُر نمودن نقاط ضعف آن باید بکوشیم و نقاط قوّتش را باید برجسته تر نماییم و دست در دست هم باید برای پیشرفت کار تلاش نماییم . اگر ما اهالی شطرنج به فکر هم نباشیم و یک صدا و یک دست نتوانیم وضعیت خود را اداره و مدیریت کنیم ، دیگر می خواهیم دیگران به فکر ما باشند ؟! اگر درست یادم باشد یکی از دست اندرکاران مسابقات شطرنج رده های سنی آسیا در یکی از همین سایت ها نوشته بود که با یکی از مسؤولین هندی حاضر در مسابقات صحبت نموده و از او شنیده که در هند مسابقات و کلاس های شطرنج حامی مالی دارند ، حتی به نظرم گفته بود خرج کتاب های شطرنج را هم حامیان مالی می دهند ، خُب این اتفاق در کشور ما نیست و نیفتاده ، حالا ما باید اوّلاً این واقعیت را بپذیریم و بدانیم مسابقات و هیأت ها و برگزارکنندگان خرج های زیادی دارند و به مسابقات به چشم یک منبع مالی نگاه می کنند ، حالا این درست است یا نه بحث دیگری است که باید بطور مجزّا و مستوفی در جای خود بررسی شود ! همچنین به عنوان یک آرمان و هدف هم باید برای خود تعریف کنیم که چگونه می توان به وضعیتی مثل هند یا بهتر از آن رسید ؟! (به نظر بنده با فکر و همفکری و مدیریت این کار قابل تحقق است و یک آرزوی دست نیافتنی یا افسانه نیست ، فقط کمی عقلانیّت و صبر می خواهد) تا رسیدن به آنجا غُرغُر کردن و نق زدن و خاله زنک بازی و یک طرفه به قاضی رفتن و ... نشانه ضعف و کودکی ماست !!

6 سطحی نگاه کردن و سطحی برخورد نمودن با مسائل این چنینی پرداختن به معلول ها و غافل شدن از علّت است . ببینید عزیزان علّت اصلی در همه مشکلات عدم مدیریت درست یا مدیریت ضعیف است . مدیری کارکشته و متفکر و اهل مشورت همیشه با نگاهی تیزبینانه جوانب و حواشی بحث را می بیند و رصد می کند و می داند در هر لحظه باید چگونه برخورد کند تا مشکلات و آسیب های احتمالی با کمترین ضعف برطرف شده و به سرمنزل مقصود برسد . تا زمانی که ما به چنین مدیریتی در هر زمینه برسیم (بنده در اینجا با اشخاص و افراد کاری ندارم و دارم بحث را در یک منظومه و هندسه کلّی طرح می کنم) باید دغدغه مندانه و با مشورت کارها را پیش ببریم و سعی کنیم جوانب و حواشی را با ضریب خاص خود مطرح نماییم ؛ یعنی مسائل کوچک را اَلَکی بزرگ نکنیم و بالعکس .

  در پایان باید بگویم این سطور از سر دغدغه مندی و بخاطر حرف و حدیث های پیش آمده در مسابقات جام شهریور و بعد از یک صحبت با آقای مصلحی قلمی شد . البته در این مسابقات حواشی کمی پُررنگ تر از متن بود که بنده به یکی از آن ها پرداختم و بقیه را به آقای مصلحی تذکّر دادم . امیدوارم حضرت حق به همه ما توفیق دهد تا با نگرشی درست بتوانیم در مسیر رشد و تعالی میهن عزیزمان تلاش نماییم و حالا که از اهالی شطرنج شده ایم ، در این کار نیز مؤثر باشیم .

                            با تشکر از خوانندگان عزیز یکی از شرکت کنندگان مسابقات جام شهریور

این هم لینک مطلب در سایت شطنج ایرانیان :

دغدغه و دلسوزی ، شطرنج و جام شهریور

 

 

  • morteza jalali

جام شهریور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی