دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

چرا و چگونه ؟!!

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۱۰ ق.ظ


  بنده خدایی می گفت : ما با چشم بسته به دنیا می آییم و با چشم بسته هم از این دنیا می رویم ، پس بد نیست بیاییم و بین این دو تاریکی ، چشم خود را باز کنیم و با روشنایی زیست نماییم !

  یکی از اساتید ما هم می گفت : در هر موضوع یا مسأله ای ، عده ای که درگیر آن می شوند ، نیّتی دارند و هدفی و راهی که از این نیّت تا آن هدف امتداد دارد ، حالا هر کسی تا چه اندازه بتواند این راه را طی کند ، بحث دیگریست .

  مولانا محمد بلخی ، مشهور به مولوی ، شاعر عظیم الشأن ، در شعری می فرماید :

روزها فکر من این بود و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ؟!

از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟

به کجا می روم ؟ آخر ننمایی وطنم

یکی از مثل های شیرین فارسی هم می گوید : جنگ اول بِه از صلح آخر .

به ادامه مطلب مراجعه کنید ...


   بگذارید همین ابتدا بگویم در اینجا و با این کار می خواهم چه کنم ، در طول تاریخ همیشه علم و موفقیت در جاهایی بروز و ظهور داشته است ، که تجربه و تفکر در کنار هم قرار گرفته اند . تولید به این دو عامل اساسی نیاز دارد . نه تفکر خالی برای رشد کفایت می کند و نه تجربه صِرف .  تمام دانشمندان ، وقتی مطالب علمی که کشف کرده بودند و یا نکاتی را پی برده بودند و یا وقتی داشته های خود را بازخوانی می کردند ، در واقع تجربیات خود را مستندنگاری کرده و به شور جمعی می گذاشتند . مراجعه به این تجربیات و دقت و تأمّل در آن ها ، همراه با استمرار و تلاش بی وقفه باعث می شد این تجربیات بصورت آب راکد نماند و نگندد و چون چشمه ای جوشان جریان یابد .

  با این مقدمه باید بگویم متأسفانه در فرهنگ ما در 200 ساله گذشته (دقت فرمایید) علاوه بر اینکه در میان عموم فرهنگ مکتوب و مراجعه به کتاب کم شده است ، متأسفانه در میان نخبگان هم این امر دارد به آرزو تبدیل می شود . از این سخت تر بحث برون داد یافته ها و وجدانیات و تجربه هاست ؛ یعنی ما کمتر می نویسیم و کمتر سعی می کنیم بیان داشته باشیم . مثلاً الان که من درس دادن را شروع کرده ام ، اگر می توانستم در جایی مراجعه کنم و از تجربیات و تلاش های دیگر اساتید و بزرگان استفاده کنم ، مطمئناً امروز خیلی جلوتر از این بودم ، ولی متأسفانه چنین دسترسی وجود ندارد . البته شاید شما بگویید آقا فلان کتاب و فلان مقاله و ... چیزهایی گفته اند ، بله بنده هم می دانم ، ولی حرف در اینجاست که حتی ما جایی را نداریم تا این تجربیات و موارد را منبع یابی کند و معرفی نماید . حرف بنده در اینجاست که ما در فدراسیون یا مرکز فرهنگی / ورزشی باید بتوانیم تجربه های خود را با معیارهای صحیح برای هم افزایی دیگران دسته بندی و مرتب نماییم .

  بخاطر همین به نظرم رسید خودم آستین ها را بالا زده و تجربیات خودم را بیان کنم و از مخاطبین مختلف در این راستا کمک بگیرم تا علاوه بر کمک به آن ها ، از انتقادها و پیشنهاداتشان نهایت استفاده را نمایم . براساس همین تصمیم وبلاگ حاضر متولد شد و امیدوارم با ادامه یافتن بتواند در رشد خودم و عزیزان مخاطب تأثیرگذار باشد . قبل از ارائه نکات و تجربیاتم بد نیست موارد زیر را مدّنظر قرار دهیم :

1 بنده معتقدم جریان و روند و سیر آموزش و تربیت ، به هیچ وجه تک ساحتی نیست و دارای سطوح و ساحت های مختلفی می باشد ، مثلاً : شما اگر بخواهید به کسی آموزش دهید و او را در مسیر آموزشش تربیت کنید ؛ یعنی بسازید ، نه اینکه فقط بعضی معلومات را به گوشش برسانید ، علاوه بر علم یا فنّ مدّنظر باید به جسم و تغذیه ، وضعیت اقتصادی ، گرایشات سیاسی ، تفکرات و باورهای بنیادین و ... نیز توجه کرد ، زیرا مگر انسان می تواند یک لحظه بدون نظر در این ساحت ها باشد و مگر می شود در هر یک از ساحت های نام برده صاحب نظر بود و این نظر هیچ تأثیری در زندگی ما نداشته باشد . بنابراین مربی دقیق مربی است که علاوه بر اطلاع از این موارد در تربیت متربی خود این موارد را لحاظ کند و با این شرایط به پرورش علمی و مهارتی دست بزند . در این رابطه حرف زیاد است ، که بصورت تدریجی بیان خواهد شد .

2 بنده هیچ ادّعای کمالی نمی کنم و اصلاً مگر چنین ادعایی از امثال بنده امکان دارد . منظورم این است که نمی گویم تجربه هایی که اینجا مطرح می شود ، همه درست باشد . اصلاً تجربه ها اینجا بیان می شود تا مورد انتقاد قرار گیرد و یا تجربیات دیگران را ضمیمه کند یا پیشنهادات را در کنار خود بیابد و بدین وسیله نه فقط برای بنده که برای همه عزیزان قابل استفاده و سبب رشد باشد .

3 تجربیاتی که در اینجا طرح می شود ، بعضاً بصورت نسبتاً زنده و جزئی است ، مثلاً اینکه در فلان جلسه چه کردیم و چه اتفاقی افتاد . بنابراین برای اینکه می خواهم طرح بحث هایم همراه با جریان کلاس باشد ، اصلاً بدنبال کلاسه کردن کارهایم و تجربیات نیستم ؛ یعنی نمی خواهم بصورت کلاسیک دانشگاهی طرح بحث کنم ، بلکه می خواهم حتی بعضی شطرنج بازان کم سن هم دراین راه بتوانند ما را یاری کنند .

4 ما این وبلاگ را علاوه بر در اختیار قرار دادن تجربیات ، برای استفاده والدین بچه های کلاسمان هم قرار دادیم و می خواهیم بعضی تمرینات و تکالیف را هم از اینجا دنبال کنیم . این کار را هم دقیقاً در راستای زنده بودن و جریان آزاد این تجربیات قرار داده ایم و از عمد می خواهیم این مستندنگاری یا وقایع نگاری ، کاملاً طبیعت خود را حفظ کند ، بنابراین در لابلای مطالب اشکال نفرمایید که آقا این چه مباحثی است ، چرا سطح کار را پایین می آورید یا ... .

5 یکی از دوستان شطرنجی یک بار می گفت : «اساتید و شطرنجبازان موفق ، فوت و فن ها و تجربیات خود را نمی گویند تا فقط برای خودشان بماند و به عنوان یک حربه یا سلاح مخفی بتوانند از آن تجربه های ویژه استفاده کنند . » فکر می کنم هر انسانی هم شنیده و هم خودش چشیده که هر جا بیشتر بخشیده ، بیشتر کسب کرده و هر جا کمتر بخشیده بسیار کمتر رشد نموده . بنابراین کوته فکری را برای کوته فکران می گذاریم و وقت خود را به حاشیه ها تلف نمی کنیم .

  در پایان باید بگویم ما هر ترم یک جزوه مختصر برای والدین داریم و یک گزارش جلسه ای یا کلی از جلسات برای والدین و یک کارنامه توضیحی برای هر یک از افراد کلاس . به جز مورد آخر که خصوصی است ، بقیه موارد را بطور کامل روی وبلاگ می گذاریم تا مورد نقد و بررسی قرار گیرد . در اینجا بد نیست بگویم که بعضی از این حرف ها را خودم بعد از یکی دو ترم به اشتباه بودنش پی برده ام ، ولی باز هم منتشرش خواهم کرد تا بازخورد آن را ببینم و نقد و بررسی ها همچون چکش کاری ، بتواند به مباحث صیقل بهتری بدهد . تاکنون 3 ترم از کلاس ما می گذرد ، که علاوه بر نشر وقایع و تجربه های این ترم که ترم چهارم ، مقدماتی 1 ، است ، تجربه های قبلی هم به مرور منتشر خواهد شد . انشاء الله تعالی

  از همه عزیزانی که در این مسیر ما را یاری می دهند پیشاپیش تشکر ویژه دارم و همچنین از کمبودها و نقایص کار عذر خواسته و امیدوارم با راهنمایی های همه شما عزیزان این راه را با قدم های استوارتری پشت سر گذارم .  خلاصه امر اینکه ما آماده ایم شاگردی کنیم ، هر چند شاگرد خوب و مستعدی نباشیم .

                                                                                                  یا علی   

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی