۰۴
شهریور
بنده خدایی می گفت : ما با چشم بسته به دنیا می آییم و با چشم بسته هم از این دنیا می رویم ، پس بد نیست بیاییم و بین این دو تاریکی ، چشم خود را باز کنیم و با روشنایی زیست نماییم !
یکی از اساتید ما هم می گفت : در هر موضوع یا مسأله ای ، عده ای که درگیر آن می شوند ، نیّتی دارند و هدفی و راهی که از این نیّت تا آن هدف امتداد دارد ، حالا هر کسی تا چه اندازه بتواند این راه را طی کند ، بحث دیگریست .
مولانا محمد بلخی ، مشهور به مولوی ، شاعر عظیم الشأن ، در شعری می فرماید :
روزها فکر من این بود و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ؟!
از کجا آمده ام ؟ آمدنم بهر چه بود ؟
به کجا می روم ؟ آخر ننمایی وطنم
یکی از مثل های شیرین فارسی هم می گوید : جنگ اول بِه از
صلح آخر .
به ادامه مطلب مراجعه کنید ...