دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

دردسرهای جادوی 64 تایی

وقایع نگاری یک کلاس آموزش شطرنج بسیار ویژه

نکات و گزارش جلسه هشتم/ ترم 8 – مقدماتی 5 / 17– 3 – 1393

چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ

   کلاس امروز آخرین جلسه این ترم بود و بصورت فوق العاده برگزار میشد ، چون باید تا قبل از ترم جدید 8 جلسه ترم قبل را تکمیل می کردیم . جلسه امروز یک میهمان ویژه هم داشت ، بله آقا نیما که قبل کلاس با ما بصورت ویژه کار می کند ، در این جلسه شرکت کرد تا هم قسمتی از آخر بازی را با بقیه بچه ها یادآوری و تکرار نماییم و هم با یزدان کبیر دست و پنجه نرم کنند .

  امّا بچه ها یه نیم ساعتی دیر آمدند ، یزدان کبیر هم کلاسش را عوض کرده بود و به کلاس یکی از اساتید خوب هیأت شطرنج تهران منتقل شده بود و باز با آراد که ترم قبل از ما خداحافظی کرده بود ، همکلاس شده بود . امیدواریم بچه های کلاس اوّل ما هر جا هستند ، موفق و پیروز باشند . درباره یزدان باید بگویم براستی از استعدادهای خوب است که اگر خانواده محترمش پیگیر باشند و با مربیان خوب کار را ادامه دهد ، مطمئناً قابلیت مقام آوری را دارد .

  محمدرضا این جلسه حسابی ما را شرمنده کرد و با سوغاتی که آورد ما را نمک گیر خودش کرد . بچه ها امیدوارم دلتان آب نیفتد ، ولی کلوچه های محمدرضا حسابی چسبید . با بچه ها قوانین عام آخربازی را مرور نمودیم ، همچنین وضعیت لوسنا را تکرار کردیم که بچه ها یادشان رفته بود و همچنانکه جلسه قبل گفتم بخاطر عدم تکرار و عدم تمرین مستمر است . البته شاید بخاطر کم کاری بنده هم باشد که طرح درس و تمرین ارائه نمی کنم . چند جلسه قبل هم قول دادم که روند را درست کنم ، ولی متأسفانه فرصت نکردم . امیدوارم با شروع تابستان کمی سر ما خلوت شود ، هرچند با مسؤولیت های جدید در یکی دو جا و ... بعید است ، امّا شاید بتوان با کمی تأمّل و مدیریت زمان کاری پیش برد . خُب فکر کنم باید یکی دو هفته صبر کنیم ببینیم چه پیش آید و چه خوش ...

  در پایان کلاس محمدرضا و نیما یک مچ کُری خوانی هم داشتند که نیما دو بر صفر برد ، البته در دور دوّم محمدرضا جلو افتاد امّا نتوانست از برتری قاطع خود بدرستی استفاده کند و باخت . باید به نیما بگوییم این دفعه قِصِر در رفتی پسر ، ولی معلوم نیست دفعه بعدی بتونی از این مخمصه در بری !؟ پس نیما خان حواست رو جمع کن پسر !

  محمدصدرا هم 2 بر صفر به استاد باخت ، ولی شروع بازیِ ، بازی دوم رو خیلی عالی بازی کرد . بابا شروع بازی محمدصدرا خان !! گزارش تصویری جلسه قبل و این جلسه یه خصوصیت ویژه داشت و اون هم این بود که با موبایل عکس ها رو گرفته بودم . پس این هم گزارش تصویری این هفته :


  به به ! چه کلوچه هایی ، مخصوصا صبح ها که دیر میشه و باید بدو بدو بریم ، یه کلوچه با یه لیوان شیر میچسبه ! محمدرضا ممنون که شکم ما رو تو این چند روز از گرسنگی صبح ها نجات دادی !!

             بچه ها تلاش کنید تا در مسابقات قهرمانی تهران شهریور موفق باشید / یا علی

  • morteza jalali

نظرات  (۲)

خواهش می کنم استاد نوش جان
پاسخ:
سلام
ممنون آقا محمدرضای عزیز
دستت حسابی درد نکنه پسر ، خوشحالمون کردی !
انشاءالله عاقبت بخیر بشی
یا علی
سلام 
خواهش میکنم استاد نوش جان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی