خبر فوری فوری شروع مسابقه قهرمانی جهان

 

                کارلسن قهرمان بی چون و چرای شطرنج جهان  

           این خبر بعد از هر دور بازیابی و تکمیل می شود ...

                   گزارش دور اول و دوم اضافه شد ...

                  گزارش دور سوم و چهارم اضافه شد ...

           گزارش بسیار خواندنی دور پنجم و ششم اضافه شد ...

                 گزارش های دور هفتم تا دهم اضافه شد ...

              نکات بسیار خواندنی اساتید موسویان ، علوی مقدم و اردشی اضافه شد ...

   سلام بچه ها !! امیدوارم خوب و خوش باشید ! کلّی مطلب آمادس و فقط یه کم وقت آزاد می خوام تا تنظیم های آخر را انجام بدم و بزارمشون روی وبلاگ ! این ایّام هم که دیگه خودتون می دونید سرم خیلی شلوغه !! شب ها بعد از ساعت 1 و 2 می خوابم و صبح ها هم باید 6 از خونه بزنم بیرون !! فشار کاری این ایّام خیلی زیاده ، ولی باید این خبر رو بدم که الان که دارم این مطلب رو تنظیم می کنم حدود نیم ساعته که مسابقه قهرمانی جهان بین آناند و کارلسن شروع شده ، البته شاید خودتون می دونید و بازی ها رو دنبال می کنید ، ولی خواستم بگم اگه حواستون نیس ، به عنوان یه شطرنجباز باید این مهمترین اتفاق و بزرگترین مسابقه در هر دوره رو حتماً دنبال کنید !! این هم می تونه یه تمرین مهم برای شما باشه !!!

  بد نیست بدونید هیأت شطرنج تهران زحمت کشیده و قرار است 7 دور از این مسابقه در سالن مسابقات این مرکز بصورت زنده پخش شود و اساتید بزرگ و مطرح کشورمان این بازی ها را تفسیر نمایند . خودم سعی می کنم حداقل 1 روز از این 7 روز را در محل هیأت شطرنج تهران حضور پیدا کنم و پیشنهاد می کنم شما هم اگر می توانید یک بار را سری به این کار پر زحمت بزنید و از نزدیک با هیجانات و شور و شعور این اتفاق بزرگ برخورد نمایید !!!

   دورهای اول، دوم، ششم، هفتم، هشتم، یازدهم و دوازدهم پخش زنده خواهد شد و شما می توانید اطلاعات بیشتر را از چند لینکی که در پایین داده می شود بدست آورید . خودم اگر بخواهم خبر از دلم بدهم باید بگویم خیلی دوست دارم و پیش بینی هم می کنم کارلسن با اختلاف حداقل 3 امتیاز آناند رو در هم بکوبد !! ولی خُب همیشه کار با میل دل همراه نیست و اگر بخواهم عقلانیّت را هم دخالت دهم باید بگویم بخاطر اینکه این مسابقه اوّلین تجربه کارلسن است بنابراین تجربه آناند خیلی می تواند به دادش برسد ، ولی اگر کارلسن بتواند در 5 بازی اوّل خود را پیدا کند ، عقلانیّت ما با دل ما تطبیق یافته و کار به سامان می رسد و اگر در 5 بازی اول آناند بتواند تدبیر امور را در دست بگیرد ، آنوقت باید منتظر بازی های تکمیلی باشیم !!! یعنی جناب آناند حداکثر بتواند در 12 بازی فکری مساوی کند !!!!

  امیدوارم این بازی ها برایتان دلچسب باشد و درس های زیادی را برایتان به همراه داشته باشد !!

لینک خبر را در سایت هیأت شطرنج تهران اینجا ببینید !!

لینک خبر را در سایت ماهنامه شطرنج اینجا ببینید !!

لینک خبر را در سایت آچمز اینجا ببینید !!

لینک خبر را در سایت صفحه شطرنج اینجا ببینید !!

این هم سایت رسمی مسابقات در اینجا !!

این هم پایگاه شرنج همدان که برای قهرمانی جهان یک خبر جالب گذاشته در اینجا !!

  همچنین سایت شطرنج ایرانیان مطلب جذابی را درباره نظرات اساتید مختلف درباره نتیجه بازی تهیه نموده که می توانید آن را در اینجا ببینید !!

  راستی بچه ها بد نیست بدانید سایت هیأت شطرنج تهران و سایت رخ و سایت صفحه شطرنج زحمت کشیده اند و گزارش وبلاگ ما از نشست روانشناسی کاربردی در شطرنج را در سایت خود گذاشته و معرفی کرده اند !! این هم آدرس سایت مرکز مشاوره و روانشناختی اکسیر که در گزارش نگذاشته بودیم و بعداً تکمیلش کردیم : اینجا

                                                                             به امید دیدار دوباره همه دوستان !!

    دور اول :

  خوب شد شال و کلاه نکردم و نرفتم هیأت شطرنج تهران و الّا کلّی حالم گرفته می شد !!! بازی اوّل در 16 حرکت و با تکرار حرکت و تقریباً بعد از یک ساعت و نیم مساوی شد !! نکته جالب این بود که 4 نفر از شطرنجبازان حاضر در جلسه پخش مستقیم بازی در هیأت شطرنج تهران نتیجه بازی را با تعداد حرکاتش درست حدس زده بودند که جایزه هم گرفتند !!

  البته بعضی از کارشناسان و اساتید بزرگ این نتیجه را پیش بینی می کردند !! کاسپاروف هم که خودش در این گونه از مسابقات یکی از پرسابقه ترین و متبحرترین اساتید است پیش بینی کرد که تا دو / سه بازی بعدی برد و باختی وجود نخواهد داشت و علّت آن را وضعیت غیرمتعادل دو بازیکن دانست !! بله خُب قهرمانی جهان و قدرت دو بازیکن و اهمیّت این بازی برای هر کدام ، هیجانات بسیاری را در پی دارد !! امّا قبلاً هم گفتم که فقط لازم است کارلسن از این وضعیت خارج شود و این تساوی های اولیّه کاملاً در راستای عادی سازی فضا برای کارلسن است !! امیدوارم کارلسن جوان بتواند از نیروی جوانی خود در مقابل تجربه آناند استفاده کند . نکته جالب دیگر اینست که آناند هم در این مرحله حاضر به ریسک  نیست و خوب می داند که بردن کارلسن به این راحتی ها نیست ، چون کسی که معروف است بازی های مساوی را برای بردن بازی می کند به این راحتی دُم به تله نمی دهد و خُب جناب آناند می داند صرف انرژی در این مرحله و نتیجه نگرفتن باعث می شود در دورهای پایانی نیروی جوانی کارلسن یک عامل پیش برنده می باشد !! بنابراین مساوی های کوتاه در دورهای اولیّه بسیار بیشتر به نفع آناند است تا نیروی خود را برای دورهای پایانی ذخیره کند !!

    مطلبی که خیلی دوست داشتم ای کاش اتفاق می افتاد اینست که یک شخصیت شناسی و سبک شناسی از آناند و کارلسن توسط اساتید بزرگ کشورمان یا مقاله ترجمه ای در این زمینه داشته باشیم !!! تنها نکته ای که در این مورد شنیده شد ، توضیح استاد بزرگ کشورمان آقای قائم مقامی بود که در مورد طرز پوشش آناند و کارلسن بیان شد ، ولی ای کاش نه فقط در مورد این دو بازیکن ، بلکه برای مثلاً 10 یا 20 شطرنجباز مطرح کنونی در ایران و جهان یک دائره المعارف یا پایگاه اطلاعاتی قوی داشتیم !!! چیزی شبیه کاری که دکتر ایوه در کتاب «وسط بازی» درباره سبک یا استیل بازی بعضی بازیکنان بیان می کند ، البته کمی مفصل تر و همراه با مثال های متعدد !!! مثلاً کم و بیش شنیده ایم که کارلسن ساده بازی می کند و خیلی در زمینه شروع بازی وقت صرف نمی کند !! خُب بالعکس می گویند آناند در زمینه شروع بازی تدارکات بسیاری دارد !! این نکات نیاز به توضیح و تفسیر دارد و فکر می کنم همین تفسیرها بتواند در رشد و ارتقاء شطرنج و شطرنجبازان کشورمان بسیار مؤثر باشد !!! یک جمله جالب دیگری که از استاد قائم مقامی شنیده شد این بود که آناند یک فیلسوف شطرنج است ، خیلی دوست دارم جناب استاد با توضیحات و بسط این نکات افق دید جذّابی را بروی همه علاقمندان شطرنج بگشایند !!!

گزارش دور اوّل را می توانید در شطرنجیان ، صفحه شطرنج و شطرنج ایرانیان و هیأت شطرنج تهران ببینید !!

                                                 به امید روزی که همه این اتفاقات محقق شود / یا علی

دور دوم :

  در بازی دوم که آناند مهره سفید را در اختیار داشت ، دو بازیکن نشان دادند که دارند همدیگر را برانداز می کنند ، بعد از این بازی یاد نبرد رستم و اسفندیار افتادم !!!

                چنین گفت رستم به اسفندیار        که کردار ماند ز ما یادگار

  کارلسن در این بازی با انتخاب شروع بازی کاروکان همه را شگفت زده کرد !! واقعاً کارلسن می خواهد چکار کند ؟ استراتژی او برای رسیدن به قهرمانی جهان و گذشتن از سدّ ببر مَدرَس (لقب آناند) در خود مَدرَس چیست ؟ ما معمولاً در مسابقات قهرمانی جهان و مچ هایی مثل آن می بینیم که دو بازیکن یک شروع بازی را انتخاب می کنند و بیشتر بازی هایشان را با هر مهره در همان شروع بازی انتخابی انجام می دهند ، البته نه اینکه اصلاً سراغ شروع بازی دیگری نروند ، ولی غالب بازی ها در یک راستای مشخص پیش می رود !! آیا کارلسن می خواهد در مقابل 1.e4 آناند کاروکان بازی کند و قهرمان شود ؟!!

  آناند در حرکت هجدهم می توانست بازی را در راه دیگری بکشاند ، ولی با قبول تعویض وزیرها نشان داد فعلاً نمی خواهد وارد ماجراجویی شود !! شاید بعد از این بازی بتوان حدس زد آناند بیشتر از کارلسن از باخت اوّل می ترسد !!! در واقع باخت اوّل را هرکسی متحمّل شود نیاز به تلاشی مضاعف دارد و این کار با روحیه کارلسن سازگاری بیشتری دارد تا آناند !!! از طرفی آناند خوب می داند اوّلین برد و باخت یعنی شروع جدّی و مبارزه ای بیرحمانه !! او می خواهد این مبارزه دیرتر شروع شود ، چون جنگجویی کارلسن هر چه زودتر شکفته شود و موتور این جنگجویی هر چه زودتر روشن شود آتش بازی بیشتری در پی دارد و آناند زیاد از این آتش بازی خوشش نمی آید !! آناند همچون ببر پیری در کمین نشسته و سعی دارد با تجربه خود حریف را در موقعیتی استثنایی قرار دهد و با یک ضربه کاری به موقع بتواند غلبه خود را آغاز کند !! بخاطر همین به نظرم حتی اگر 10 بازی اوّل هم مساوی شود آناند از نظر روانی در وضع بهتری قرار می گیرد تا کارلسن ، چون کارلسن تشنه قدرت است و تحمّل تشنگی برایش کمی سخت است !!!! همچنانکه در ابتدا بیان کردم کارلسن اگر بتواند در 5 بازی اوّل خود را دریابد ، بعید می دانم آناند بتواند از زیر دستش فرار کند و این بازی نشان داد کارلسن دارد خود را باز می یابد ، هر چند این بازی در 25 حرکت و باز هم با تکرار حرکت تمام شد ، ولی یادمان نرود در هر دو بازی این آناند بود که دست به تکرار حرکت زد و در بازی دوم این آناند بود که دست از ماجراجویی شست ، پس ...

  گزارش بازی دوم را در شطرنجیان و شطرنج ایرانیان ، هیأت شطرنج تهران ، صفحه شطرنج ببینید !

دور سوم :

   بعد از دو تساوی نسبتاً کوتاه حالا هر دو بازیکن از زیر بار فشارها و هیجانات این رویارویی در آمده بودند و تازه آماده نبرد می شدند ، کارلسن مثل بازی اوّل با Nf3 بازی را شروع کرد ، ولی در راهی متفاوت قدم گذاشت !! قبل از حرکت بیستم کارلسن داشتم به خودم می گفتم اگر کارلسن Qf4  کند و بعد وزیرش به خانه  g4  برود ... چه خواهد شد ؟! که ناگهان بازی در همان مسیر پیش رفت و وزیر کارلسن در حرکت 25 سر از خانه h1  درآورد !!! دیگر داشتم نگران می شدم و فکر می کردم این پسر با انتخاب اینگونه شروع بازی ها می خواهد چه چیز را اثبات کند ؟ واقعاً کارلسن می خواهد چکار کند ؟ ولی مگنوس و ما ادراک مگنوس ؟!!!؟!!!؟!!! چه کسی می تواند به این راحتی ها کارلسن را درک کند ؟ او با مهارتی مثال زدنی خودش را از مخمصه به وجود آمده رهاند و تازه در آخر بازی فیل های ناهمرنگ و کاملاً مساوی براحتی مساوی را نپذیرفت !! وقتی آناند در حرکت چهلم پیشنهاد تعویض وزیرها را داد و کارلسن نپذیرفت و 11 حرکت بعد تا انتهای یک تساوی بی چون و چرا ادامه داد ، فکر می کنم آناند پیام مگنوس را دریافت کرد !! کارلسن با این کار می خواست بگوید : «جناب ویشی نبرد آخر الزمانی من شروع شد !! ببینم آیا تاب و توان تحمّل در برابر جلوه های ویژه مرا داری ؟» آری ! کارلسن با ارائه بازی دقیق و مبارزه ای جانانه هر چند بازی را در حرکت 51 به تساوی کشاند ، ولی خستگی و ذخیره انرژی آناند را گرفت و همین امر در دورهای بعدی خودش را بشدت نشان خواهد داد !!! این بازی نشان داد اگر بعد از این تساوی هم داشته باشیم یک تساوی جانانه و یک نبرد گلادیاتوری را خواهیم دید !!!

گزارش دور سوم در شطرنجیان را ببینید .

دور چهارم :

 بیچاره کسی که بخواهد در برابر کارلسن بازی کند !! چه با مهره سیاه و چه با مهره سفید !! گیج و درمانده می ماند که در چه شروع بازی و چه شاخه ای باید تدارک ببیند ؟!!! کارلسن نشان داده تقریباً هر چه را اراده کند در بالاترین سطح بازی می کند ! این بار در برابر 1.e4 جناب آناند او شاخه دفاع برلین در شروع بازی روی لوپز یا اسپانیایی را انتخاب کرد ! همان شاخه مخوفی که کرامنیک با آن نفس کاسپاروف را در سال 2000 گرفت و با مساوی با مهره سیاه از ظرفیت مهره سفید خود بهره برد !!!

  امّا اینجا ما با یک کاپابلانکای جوان به قول یکی از بازیکنان قدیمی مواجه هستیم !!! کارلسن از آب خالص می خواهد یک مَن کره ی اعلا بگیرد !!! بابا کارلسن تو دیگه کی هستی ؟!!! خلاصه اینکه کارلسن با مهره سفید مساوی می کند و با مهره سیاه می خواهد ببرد !!! اتفاقاً کارلسن در این بازی برتری هم یافت ، ولی فکر می کنم بازی دقیق آناند باعث شد به یک پایانه مساوی رخ برسیم و حالا کارلسن ضربه و خراش دوم را هم وارد کرد ، بعد از مساوی 51 حرکتی دور سوم ، این بار ما با یک مساوی 64 حرکتی مواجه شدیم و این یعنی خستگی مضاعف جناب ویشی !!!

  خودم حدسم این است که کارلسن با هر بازی که می کند یک قدم به وضعیت آرمانی خودش نزدیک می شود !! امیدوارم اگر مثلاً تا دور هشتم 3 امتیاز پیش افتاد ، برای مساوی بازی نکند و برود تا بازی نهم را هم ببرد !!! این یعنی خُرد کردن استخوان های ببر تا صدایش جوری به گوش بقیه برسد که نتوانند به این راحتی ها عرض اندام کنند !! نکته جالبی که برای خودم و فکر می کنم خیلی از شطرنجبازان جوان درس باشد مهارت بی چون و چرای کارلسن در آخربازی است !!! واقعاً لقب کاپابلانکای جوان دوره ما برازنده کارلسن قهرمان است !!!

دور پنجم :

  بالاخره شیر خفته از بیشه در آمد و این در آمدن از آن درآمدن ها بود که حتی لشگر گاومیش ها هم حریفش نمی شوند ، زیرا شیر که حمله می کند با شجاعت حمله می کند ، ولی گاومیش ها همیشه این ترس را دارند که مورد اصابت پنجه های شیر قرار نگیرند چون گاهی یک ضربه پنجه شیر برای مردن کافی است !!! این عبارات و این فضا مرا یاد فیلم سکوت برّه ها می اندازد ، دکتر لِکتِر با بازی جذاب و بیاد ماندنی آنتونی هاپکینز چنان ترسی در دل مخاطبین و فضای فیلم ایجاد کرده بود که تا چند روز شما تحت تأثیر آن فضا تنفّس می کردی !!! راستی یادش بخیر با دوستی فیلمنامه سکوت برّه ها را چهار بار خواندیم و بعد فیلمش را دیدیم !!!

  کارلسن امروز با 1.c4 بازی را شروع کرد و همین تغییر نشان می داد او می خواهد روند بازی را از مساوی در آورد ! قبلاً هم گفتیم که اگر کارلسن در 5 بازی اوّل خود را بیابد و به فُرم مطلوب خود برسد تمام است . آناند دور چهارم هم واقعاً از دست کارلسن قِصِر در رفت !!! امروز هم ما شاهد آخر بازی رخ بودیم ، امّا این بار فشار کارلسن در بازی و سیاست یا استراتژی او در بازی های قبل به ثمر نشست و آناند اشتباه کرد و دیگر کارلسن ، کارلسنی نبود که فرصت بدست آمده را براحتی از دست بدهد و کارلسن با یک بازی دقیق و یک تکنیک کم نظیر و شاید هم بی نظیر در آخر بازی ، اوّلین برد خود و این مسابقه را در 58 حرکت ثبت نماید ! کارلسن بعد از بازی نمی توانست خوشحالی خود را کتمان نماید !! با این برد کارلسن هم هیجان بازی ها و هم هموار نمودن مسیر برای بازی های بهتر را ایجاد کرد .

  دو نکته ای که جا دارد به آن اشاره ای کنم اینست که اوّلاً بعضی طرفداران آناند می گویند : خُب ویشی اشتباه فاحش کرد یا اگر ویشی اشتباه نمی کرد کارلسن نمی توانست ببرد یا کارلسن به لطف اشتباه آناند برنده شد !!! باید بگویم این نظرات بیشتر احساسی و لحظه ای است و اگر واقعاً کسی اهل شطرنج باشد و کمی فکر کند ، خودش متوجه می شود که این حرف کمی بی انصافی است ، زیرا همیشه برد و باخت در شطرنج به واسطه اشتباه حریف بدست می آید و مگر می شود کسی هیچ اشتباهی ، کوچک یا بزرگ ، نکند و ببازد !!! نکته بسیار مهم اینست که شما چگونه در دایره قوانین و با رعایت مسائل مختلف اجتماعی ، اخلاقی و شطرنجی تلاش کنید تا حریفتان اشتباه کند و ببازد !!! خُب این حرف هم که کارلسن بازی های مساوی را ادامه می دهد و جنگ روانی راه می اندازد ، حرفی احساسی است !!! نمی فهمم جنگ روانی یعنی چه ؟!! شما اگر واقعاً فکر می کنی بازی مساوی است ، خُب در صفحه این را به حریفت نشان بده !!! حتّی می خواهم بگویم وقتی بازی بلیتز است و حریفت 1 دقیقه وقت دارد و تو 3 دقیقه و بازی به ظاهر مساوی است ، خُب می توانی به بازی ادامه دهی !!! چرا که نه ؟!!! پس چرا زمان را یکی از معیارها قرار داده اند ، اگر قرار است در بازی تأثیری نداشته باشد ؟!!! در اینجا یک اشاره دیگر هم می شود کرد و آن هم تفاوت وضعیت متعادل با وضعیت مساوی است !! شاید در وضعیت مساوی بازی را ادامه دادن کمی غیر اخلاقی باشد ! تازه آن هم «شاید» و «کمی غیراخلاقی» !!! ولی مطمئناً در بازی متعادل ادامه دادن بازی کاملاً طبیعی و در بعضی مواقع ضروری است !!!

  نکته دوّم اینه که بعضی ها می گویند : بازی های کارلسن اصلاً جذابیّت نداره و خیلی ساده است و بیشتر بردها در آخربازی است و یا اینکه بازی های او خالی و عاری از زیبایی های قربانی های هیجان انگیز و تاکتیک های پُر محاسبه و جذّاب است ! باید بگویم : اگر به دنبال زیبایی هستید بد نیست بگویم زیبایی شطرنج فقط مختص به قربانی و ترکیب نیست ، هرچند زیبایی های ترکیبی قابل فهم تر است ، ولی اگر اجازه دهید و بِهِتان بر نخورد باید بگویم زیبایی های ترکیبی سطحی است و برای فهم ها و شطرنجبازان سطحی و زیبایی های پوزیسیونی عمیق و دیریاب و سخت فهم است و برای شطرنجبازان کارکشته !! بعلاوه هر آنچه زود داغ شود زود هم سرد می شود ، ولی هر آنچه گرمایش درونی است هر چند جوشش کمتر باشد ، ولی ماندگاریش بیشتر است !!! مضاف بر این نکته باید گفت سطح بازی ها را هم ببینید ! کارلسن کم از تاکتیک و ترکیب های ریز و درشت استفاده نمی کند ، ولی هم سطح بالای حریفانش و هم ترس حریفانش ! باعث می شود تا در آن مسیرها گام نگذارند !! کارلسن کم بازی ترکیبی ندارد و بخاطر همین هم گاهی حریفانش بازی ها را ساده می کنند یا در مسیرهای ساده و محکم گام می نهند تا گرفتار ترکیب های کشنده او نشوند !!

  نکته دیگری که جا دارد در اینجا اشاره ای شود اینست که کارلسن متهم است یا اینگونه است که تدارک شروع بازی ندارد و معمولاً وارد ادامه های اصلی نمی شود !! خُب این بخودی خود نمی تواند نقص محسوب شود !! ولی نکته اش اینست که کارلسن بدون اینکه قانون فیشر به یادماندنی را اجرا کند ؛ یعنی تغییر چینش مهره ها بصورت تصادفی در ابتدای بازی !!!!!! ، توانسته با همان قانون مرسوم کاری کند که اسلحه شروع بازی نه اینکه کارآیی نداشته باشد ، بلکه کارآیی اش کم شود یا فعلاً کسی نتواند در مقابل کارلسن از این اسلحه استفاده نماید !!! این خودش به نظر بنده بزرگترین تدارک در شروع بازی است !!! واقعاً جا دارد تئوریسین ها و بازیکنان جوان سعی کنند رمز و راز این روش ، سبک و بنیان فکری این مسیر را بررسی کنند و با کشف اضلاع اصلی و هندسه منطقی این منظومه یا از این روش استفاده نمایند یا ... یا با این روش مبارزه کنند !!! در ضمن اگر کارلسن از ادامه های اصلی سرباز می زند ، چگونه است بازیکنان سطح اوّل جهان نمی توانند ادامه های برنده را بیابند ؟ مسأله بسیار عمیق به نظرم اینست که کارلسن با این سبک منحصر به فردش توانسته یک نکته را تا به الان برای ما اثبات کند و آن اینست که شروع بازی فعلی نقاط خلأ و نفوذ بسیاری دارد و تفکّر فلسفی شطرنج ما و بنیان های تئوری شطرنج نیاز به یک بازبینی اساسی دارد !!!

  کارلسن با این برد نشان داد توانسته بر جوّ روانی غلبه کند و باید منتظر بازی های زیباتری باشیم !! گزارش دور پنجم را در شطرنج ایرانیان ببینید !!

دور ششم :

  تمام ! تمام ! تمام ! به نظرم کارلسن در این بازی کار را تمام کرد و در نیمه راه با یک خیال راحت بازی ها را به اتمام رساند !! امروز شال و کلاه کردم و رفتم به گزارش و تفسیر زنده در هیأت شطرنج تهران و با توجه به تعریف هایی که از استاد ارزنده کشورمان جناب سید حامد موسویان شنیده بودم ، رفتم تا ببینیم چه می شود ، ولی بعد از حضور و نشستن بیش از 5 ساعت در سالن کلّی ناراحت شدم و تأسف خوردم !! تأسف از اینکه چرا نتوانستم از ابتدای مراسم باشم و از استاد موسویان بیشتر استفاده کنم یا چرا بازی بیشتر ادامه نیافت تا ما بیشتر از جناب موسویان عزیز بهره ببریم !! جناب استاد موسویان واقعاً قابل استفاده بودند و از نظر اطلاعات شطرنجی و تفسیر بازی ها و ارائه نکات و مسائل جالب واقعاً کم نظیر هستند !! امیدوارم از این استعداد و نیروی جوانی بتوان استفاده بهینه برد و ای کاش فدراسیون ما و مسؤولین آن در مسیر استفاده از این نیروهای انسانی کم نظیر ، برنامه ای داشته باشد !!!

  در پایان گزارش این دور نکاتی را که از بیانات جناب موسویان عزیز یادداشت برداشته ام می آورم تا بتوان استفاده بیشتری نمود ! در این دور آناند از دیوار برلین کارلسن فرار کرد ، ولی حتی این فرار هم نتوانست او را نجات دهد ! کارلسن باز هم در یک آخر بازی رخ توانست در یک وضعیت کاملاً متعادل و نه مساوی !! بازی را به نحوی اداره کند که آناند ، یکی از متخصصین در آخربازی رخ ، دچار اشتباه شده و همین اشتباه کارلسن فرصت طلب را به بُرد رساند !! این بازی در 67 حرکت به پایان رسید و بعد از بازی حال آناند اصلاً خوش نبود و آثار خستگی ، نا امیدی ، ناراحتی و ... از چهره آناند می بارید !! بعد از این بازی براحتی می توان گفت : فقط آخر بازی مساوی است که کارلسن در آن برنده نشود !! البته فراموش نکنیم که آخر بازی رخ را اسراری است که دیگر حتی متخصصین !!(آناند) آن هم براحتی نمی توانند این اسرار را کشف و استفاده نمایند !!!

  نکته ای که در اینجا لازم است اشاره شود اینست که بعضی می گویند کارلسن جنگ روانی راه می اندازد و حتی بعضاً صحبت از هیپنوتیزم حریفان توسّط او می زنند !! البته این حرف ها را در مورد فیشر و ... هم می زدنند !! در اینجا حرف زیاد دارم و فقط سعی می کنم در حدّ طرح بحث به یکی دو تاش اشاره کنم و فکر می کنم خیلی جای بحث دارد !!! بنده بنابر مبانی فکری ، فلسفی و اعتقادی خودم به هیچ وجه چیزی به نام هیپنوتیزم را قبول ندارم البته هیپنوتیزم با این تعاریف و توضیحات فعلی را !!! ولی جالب است که حرف های هیپنوتیزم حتی با این تعاریف و توضیحات فعلی را هم می شود تبیین نمود ، البته با مبانی دیگری !!! مبنایی که می خواهم طرح کنم بحث رابطه نفس و بدن و تأثیر و تأثّر این دو بر هم و همچنین نفوس بر یکدیگر و بدن ها بر یکدیگر است !!!

  ببینید دوستان این بحث آنقدر پیچیده و دامنه دار و مفصّل است که شاید حداقل برای درک شهودی اش حداقل 10 سال زمان لازم باشد ، ولی بنده در پایان این بحث سعی می کنم به اختصار به آن بپردازم ! در اینجا باید بگویم نَفس کارلسن (نَفَس نه بلکه نَفس به سکون «ف») غلبه محیطی بر آناند دارد !! حالا این یعنی چه ؟ باید عرض شود که مطلب توضیحی را بخوانید و بعد تأمّل بفرمایید و اگر توانستید تأمّلات خود را به مرحله تفکّر برسانید و اگر مبنای فکری دارید تعقّل نمایید بعد بسیاری از مطالب برایتان منکشف خواهد شد !!! نکته قابل ذکر این که در هیپنوتیزم چشم ها نقشی اساسی و کلیدی دارند ، در حالیکه در بازی های کارلسن و آناند این دو بسیار کم به هم نگاه می کنند و کارلسن معمولاً سرش پایین است و سرگرم کار خودش است ! در اینکه نَفس کارلسن در شطرنج بسیار قوّت دارد و شاید نَفسی به قوّت کارلسن در این زمینه نداشته باشیم بنده شکّی ندارم و همین قوّت نَفس به او اجازه می دهد با اراده اش تسلّطی بر حریف داشته باشد که او را تحت تأثیر خودش قرار دهد و شاید (دقت بفرمایید شاید) در بعضی حالات به علّت همین قوّت نفس این کارلسن است که ادامه خودش را بر حریف القاء می کند !!! اجازه دهید بیشتر از این توضیح ندهم و با بیان مبنای خود شما را با تأمّلات خودتان تنها بگذارم !

  بعد از این بازی کارلسن کاملاً خوشحال و شنگول است و در کنفرانس مطبوعاتی این امر کاملاً مشهود است !! گزارش بازی ششم را در شطرنجیان و شطرنج ایرانیان ببینید و کنفرانس خبری این دور را در شطرنج ایرانیان ببینید !!  

توضیح مبنای ما :

  ببینید دوستان ! اگر ما وجود نَفس را برای انسان قبول کنیم ، حال اسم آنرا ماوراء طبیعت یا روان بگذاریم یا هر چیز دیگر ؛ یعنی بگوییم وجود نَفسی که حالات و صفاتی دارد برای ما مسلّم است و این را به عنوان پیشفرض بگیریم (آن هایی که این این پیشفرض را قبول ندارند باید بحث کنیم و وجود نفس را برایشان اثبات نماییم ! دقت بفرمایید ما فعلاً درباره ماهیّت این نَفس هم صحبتی نکردیم و فقط به وجود اصل آن اکتفا نمودیم)  ، می گوییم : نَفس ما و جسم یا بدن ما در هم تأثیر و تأثّراتی دارند که اگر کسی با این تأثیر و تأثّرات آشنا شود می تواند هم خود را بهتر کنترل و تربیت نماید و هم در مسیری که حرکت می کند خود را یا دیگران را بهتر رشد دهد !! برای روشن شدن بحث چند مثال می زنیم (تعمیم و تکثیر این مثال ها با شما) و برای جا افتادن مثال ها لازم است ما یک بررسی درونی در خود داشته باشیم !!!

·       شما وقتی عصبانی هستید درست نمی توانید تمرکز کنید ، این اثر نَفس بر نَفس است !

·       شما وقتی عصبانی هستید دمای بدنتان و فشار خونتان بالا می رود یا ضربان قلبتان تند می زند و ... این اثر نَفس بر بدن است !

·       شما وقتی خسته هستید خوب نمی توانید تمرکز کنید ، این اثر بدن بر نَفس است !

·       بعضی رنگ ها و صداها و رفتارها و فضاها برای شما خوشایند است ؛ یعنی باعث التذاذ نَفس شما می شود و بعضی از این موارد بالعکس ، این اثر بدن بر نَفس است ! (دقّت بفرمایید شاید بعضی موارد بین بسیاری مشترک باشد ، مثلاً شاید بسیاری بگویند ما با رنگ آبی بیشتر احساس آرامش می کنیم تا رنگ قرمز و ... ولی در اینجا نکته ای نهفته است که در ادامه توضیح می دهیم)

·       بعضی ذهنیّات که یکی از مراتب نَفس ما هستند و بعضی حالات نَفس ما باعث تغییری در جسم یا بدن ما می شود ! در اینجا می خواهم مثالی بزنم که امیدوارم دوستان حَمل بر بی ادبی بنده نکنند (قبل از این مثال این توضیح را بدهم که یکی از بزرگان می فرماید اگر ما چشم عبرت بین داشته باشیم از کثیف ترین و پَست ترین چیزها درس می گیریم مثلاً ایشان می گوید اینکه ما وقتی می رویم دستشویی و تخلّی به زحمت می افتیم برای ما این عبرت را دارد که ای انسان ! استفاده از غذای لذیذ در چند ساعت قبل این زحمت را برایت دارد و این کثافات را برایت می آورد بنابراین حواست باشد این قانون دنیاست !! پس از آن استفاده کن !!! استفاده از این قانون ما را در بسیاری از مشکلات کمک می کند ! – بد نیست بدانید جناب افلاطون هم می گوید : خوب شنیدن را یاد بگیرید ! که در آن صورت در صحبت های جاهلان نیز برای شما درسی نهفته است !) و با تفکّر پیرامون این مثال در فهم این بحث بهتر پیش روند . اگر ما به صحنه های شهوت انگیز فکر کنیم تغییراتی را در بدن خود حسّ می کنیم !! این اثر نَفس بر بدن است ! همچنین شما وقتی مُحتَلِم می شوید در خواب و در عالَم خیال خود که یکی از مراتب نَفس است صحنه هایی را می بینید و نتیجه آن می شود خروج مَنی از بدن شما !! آیا تا بحال تأمّلی در این مورد داشته اید ؟ این یکی از آثار شگرف نَفس بر بدن یا جسم است !!!

·       وقتی ما دست یا دندانمان درد می کند یا دست مان می سوزد یا یخ می زند ، حالتی یا صفتی نَفسانی برایمان پیش می آید ، راستی اگر کسی مرده باشد و شما یک لیوان آب داغ و جوش روی دستش بریزید از خود عکس العملی نشان می دهد ؟!! این هم از آثار بدن بر نَفس است وقتی این دو به هم تعلّق دارند ! (تأمّل بفرمایید !)

·       وقتی شما گریه می کنید یا می خندید ، یک حالت نفسانی برایتان پیش آمده که اثرش بر جسم شما شده خروج اشک از چشم شما یا خنده بر لب های شما !! این هم اثر نَفس بر بدن است !

  خُب فکر می کنم فعلاً مثال بس است ، هر چند در اینجا خیلی حرف وجود دارد که باید بحث شود ! امّا توضیح بعدی اینکه تمام موارد بیان شده در بالا بصورت فردی و در خلأ بود !! یعنی اینکه نکته دوّم اینست که هم اجسام بر هم تأثیراتی دارند و هم نُفُوس بر هم و هم اجسام بر نفوس دیگر و هم نفوس بر اجسام دیگر !! اینکه می گویم داستان پیچیده تر از این حرف هاست ، همینجاست !!! حتی در همان بخش فردی هم با تغییر زمان و مکان بعضی حالات عوض می شود !! در اینجا فقط می توانم چند اشاره کنم ، اوّل اینکه حُکمای گذشته و فعلی می گویند اجسام دارای 4 نوع کلّی هستند و با یک حصر عقلی همه اجسام را در این چهار نوع محصور می کنند و مبنای آن ها در این امر هم عناصر بنیادین خلقت است ؛ یعنی باد / آتش / خاک / آب !! می گویند همه عناصر و اجسام یا سرد هستند یا گرم و هر یک از این ها یا خشک هستند یا مرطوب ، بنابراین می شود :

·       گرم و مرطوب .

·       گرم و خشک .

·       سرد و خشک .

·       سرد و مرطوب .

  بنابراین طبع یا طبایع همه اجسام در این 4 نوع خلاصه می شود و هر یک از این ها قانونی دارد ، البته هر کدام مزایا و نواقص خود را دارد !! اگر کسی بتواند در خود و اطراف خود بین اجسام بیشترین تعادل را به وجود آورد او از آرامش و راحتی بهتری می تواند در بخش ظاهری برخوردار باشد ! دقّت بفرمایید در اینجا معماری ، شهرسازی ، پوشش ، خوراک و تغذیه ، رفت و آمد ، و هزاران چیز دیگر مؤثر می شود !! (لازم است باز اشاره ای کنیم در علم اقتصاد می گویند شما با بدست آوردن هر امکانی باید یک امکان دیگر را از دست بدهید !!! و غیر ممکن است بشود تمام امکان ها را با هم جمع کرد !!! بنابراین مهم اینست که تحلیل و محاسبه کنید و ببینید با چه امکان هایی بیشترین سود را می کنید و بعد همان مسیر را انجام دهید !!! در اینجا هم ما نمی توانیم تمام شرایط راحتی را بدست آوریم چون بعضی از آن ها جبر زمانه است و اصلاً دست ما نیست !!! بنابراین باید معادله ای را بچینیم که در آن بیشترین سود و کمترین ضرر را بکنیم !!!)

   نکته ای که می خواهیم از مطلب بالا نتیجه بگیریم اینکه برای همه نمی شود نسخه واحد پیچید و دانستن این نکات می تواند به ما کمک کند تا معادله را طوری بچینیم که بتوانیم به اهداف خود نزدیک شویم !! مثلاً بد نیست که بدانید در کنترل و روند کاری در هر زمینه ای کدام یک از این طبایع چه خصوصیاتی دارد یا هر طبع چه صفاتی دارد !! باز بد نیست بدانید در علم جدید این کار در زمینه گروه های خونی شده است و مثلاً می گویند گروه خونی A فلان ویژگی های اخلاقی / رفتاری / مدیریتی و ... را دارد !! باز بد نیست بدانید جناب هگل فیلسوف شهیر غربی در کتاب پدیدارشناسی روحِ خود توضیحاتی را در مورد شکل ظاهری انسان (قد ، شکل سر و جمجمه و ...) داده و رابطه این شکل ظاهری را با جان انسان بیان نموده و برای داستان خوانان بد نیست اشاره کنم به کتاب «جنگ آخر زمان» یوسا که در وصف های شخصیت های داستانش از بعضی از این نکات استفاده می کند و ...

  خُب بگذارید به بحث خود برگردیم ! ببینید دوستان مثلاً شما می دانید نعنا و جوشانده آن فکر را تیز و تند می کند ، همچنین جوشانده دارچین و زعفران (همه این موارد گرم و خشک هستند البته بعضی بیشتر و بعضی کمتر) ، خُب قبل از بازی اگر شما مقداری از این مواد استفاده کنید مطمئناً در فکر شما در بازی تأثیر خواهد داشت بالعکس اگر بدانید چای دارای طبع سرد و خشک است و فکر را از تحرّک باز می دارد سعی می کنید از این مورد و موارد مشابه مثل بستنی (البته بستنی سرد و تر است) کمتر استفاده کنید . حال بد نیست این را هم اضافه کنم که طبع شما چیست ؟ یعنی جسم شما دارای کدام یک از این طبایع است ؟ اگر شما طبع گرم و خشک باشید بد نیست بِهِتان بگویم اگر قبل از بازی از جوشانده دارچین استفاده کنید چون یکی از تندترین جوشانده هاست نه تنها باعث نمی شود فکر شما تند و تیز شود ، بلکه باعث بِهَم ریختن فکر شما می شود چون شما را آنقدر گرم می کند و دمای بدن شما را بالا می برد و اعصاب شما را بهم ریخته و تمرکز شما را بهم می ریزد !! دارچین برای طبع سرد و مرطوب خوب است و طبع گرم و خشک باید نعنا یا حتی جوشانده ای معتدل تر استفاده کند !!! بد نیست این را هم بگویم گاهی شما (البته بیشتر از گاهی ...) طبعتان گرم و خشک است ولی غلبه فعلی شما سرد و تر است !!! آقا وایسا ببینیم چی شد ؟ چی میگی ؟ ... دوستان ! عرض کردم که داستان کمی پیچیده است ، ولی اگر همّت کنید و کمی وقت بگذارید مثلاً 1 سال و روزی 1 ساعت در این زمینه تحقیق نمایید ثمرات آن بی نظیر است !!!

  از این ثمرات در علوم مدیریتی و روابط اجتماعی هم بسیار می توان استفاده نمود و به ضِرس قاطع می گویم اگر بتوانید این اصول و قوانین را بفهمید بسیار از زبان بدن پیشرفته تر و دقیق تر است ، البته بنده به هیچ وجه زحمات و تحقیقات زبان بدن را نفی نمی کنم و معتقدم باید از آن هم استفاده نمود و اتفاقاً تلفیق این دو روش و تحقیق در مورد تلفیق آن ها بسیار کارگشاست ، ولی اگر امر دائر شود بین یکی از این دو بنده عرضم این است که قوانین طبعی و مبنای نفس و بدن بسیار دقیق تر است !!! بد نیست مثالی دیگر بزنم و بگویم شاید برای شما خنده دار یا تعجب آور باشد ، ولی فقط از روی مردمک چشم و سفیدی چشم بیش از 15 حالت را در انسان می توان فهمید !!! مثال دیگر اینکه بهترین طبع برای شروع یک کار اجرایی گرم و خشک است و برای ادامه آن گرم و مرطوب !! دانستن و مبنا قرار دادن همین اصل کلّی می تواند در در انتخاب مدیران در حوزه عمومی و در اجرای کارها در امور فردی بسیار کارگشا باشد و اگر ما طبعمان سرد و تر یا سرد و خشک است برای شروع یک کار باید غلبه گرم و خشک را در خود زیاد کنیم و ... به عنوان آخرین اشاره نکته ای را عرض کنم و توضیح تفصیلی را بگذارم برای جزوه چهارم یا پنجم والدین محترم !! نکته چند اصطلاح و یک مطلب است که در زیر ببینید :

·       گرم و مرطوب = دموی = فصل بهار = باد .

·       گرم و خشک = صفراوی = فصل تابستان = آتش .

·       سرد و خشک = سوداوی یا سودایی = فصل پاییز = خاک .

·       سرد و تر = بلغمی = فصل زمستان = آب .

  تمام اعضاء بدن انسان و حیوانات ، درختان ، ستارگان ، مناطق مختلف جهان ، انواع خوردنی ها ، تمام عناصر ، دوره های مختلف سن انسان (مثلاً از ولادت تا 15 سالگی برای همه گرم و تر است بنابراین آن هایی که ذات طبعشان گرم و تر است در این سن بیشتر باید سعی کنند خود را به تعادل برسانند تا طبایع دیگر و ...) و ... همگی دارای این طبایع چهارگانه هستند !! برای شناخت ذات طبع انسان بیش از 67 مورد شمرده شده است ، از رنگ پوست و قد و رنگ چشم ها و رنگ مو و نوع مو (لخت بودن یا مجَعَّد بودن) و زمان تولّد (براساس ماه های شمسی) و مکان تولّد (شهر توّلد) و ... ولی بنده حقیر را مبنایی است کلّی و آن اینکه اگر شما استعداد چاقی دارید ، دقت بفرمایید ! باز دقّت بفرمایید !! استعداد چاقی دارید نه اینکه چاق هستید چون بعضی چاقی ها بخاطر تنبلی و تغذیه غلط یا بعضی حالات روانی است !! اگر شما استعداد چاقی دارید بین خشکی و رطوبت شما مرطوب هستید و هر چقدر استعداد چاقی بیشتر ، رطوبت شما هم بیشتر !! این از خشکی و رطوبت ، امّا برای سردی و گرمی مقاومت شما در برابر سرما فقط و نه گرما ! دقت کنید فقط در مقابل سرما ؛ یعنی هر چقدر مقاومت شما در برابر سرما بیشتر طبع شما گرم تر و هر چقدر کمتر طبع شما سردتر !!! البته این آزمایش را در اوقات مختلف پاییز و زمستان انجام دهید تا به نتیجه نزدیک تر برسید ، چون گاهی یکی از طبایع چهارگانه بر شما غلبه پیدا نموده و در فهم شما نسبت به طبع ذاتی شما اختلال ایجاد می کند !!

  خُب حالا می گویم که ارادت بنده به جناب شرلوک هُلمز خیلی بیشتر از جناب پوآرو است و خوره ِ هر چی فیلم و سریال شرلوک هلمزی هستم !!

  این تازه نکات تأثیر اجسام بود ! در زمینه بحث تأثیر نُفُوس چون بسیار پیچیده است فقط به یک اصل اشاره می کنم و قبل از این اشاره باید بگویم در این بخش سعه وجودی تأثیری بسزا دارد !! آن اصل مهم اینست که تلاش برای یک موضوع و عشق در این مسیر مهمترین و محوری ترین معیار برای قضاوت است ؛ یعنی به استعداد شما (غیر از سعه وجودی است) و امکانات شما و ایمان شما و ... یا ربطی ندارد یا ربطش در مراتب بسیار پایین است !!! آنچه در مرحله نَفس مهم است تلاش عاشقانه است ! یعنی کسی که 10 ساعت تلاش کند و این تلاشش با عشق و علاقه باشد بدون درصدی خطا بر کسی که 7 ساعت تلاش نموده پیروز است ، البته در شرایط برابر !!! و این غلبه ، غلبه نفس شخص پیروز بر شخص بازنده است !! شرایط برابر مربوط می شود به تأثیر جسم بر نفس و بالعکس ! اگر شما آن شخص با تلاش 10 ساعت باشید ، ولی خسته ی جسمانی و حریف شما شخص با تلاش 7 ساعت باشد و با شرایط جسمانی قبراق احتمال بُرد شما کم می شود و حتی امکان دارد شما ببازید !! در اینجا بدست آوردن معادلات و نسبت های این روابط کمی پیچیده است و در بعضی موارد شخصی !!!

  برای اتمام این بحث لازم است بگویم از مثال های دیگر تأثیر جسم بر نَفس اینست که مثلاً گاهی بعضی سعی می کنند با پوشیدن لباس های با رنگ تند یا آرایش های تند یا حرکات نمایشی حواس حریف را پَرت کنند یا به قول خودمان اثری بر نفس او بگذارند که تمرکزش بهم بریزد ! امّا بد نیست کمی فکر کنید که چه رنگی می تواند حالت خواب در حریف شما بوجود بیاورد ؟!! امّا آیا تا به حال فکر کرده اید که فکری یا حرکتی یا راهی را در ذهن حریفتان القاء نمایید ؟ آیا با روش های این کار آشنا هستید ؟ پس یک لطفی کنید و به پوزیشن های کارلسن یک بار با دقّت نگاه کنید !! بنده نمی دانم او از روی خودآگاه خود اینکار را می کند یا از روی ناخودآگاه (البته بنابر مبانی اسلامی ما یک ضمیر نیمه آگاه هم داریم) ولی بنده شکّی ندارم کارلسن نَفسَش این قدرت را دارد که بر نَفس حریفانش چیزهایی را القاء نماید !!! (البته یادمان نرود نَفس حریف ما چوب خشک نیست که هر کاری خواستیم رویش انجام دهیم ، بلکه آنهم در حال فعالیت است ! یادمان نرود این مباحث پیچیده تر از این حرف هاست و ما اینجا سعی کردیم در حدّ درس اوّل از کتاب اوّل ابتدائی این مباحث را توضیح دهیم) شاید در آینده ای نزدیک بعضی از این مباحث را بیشتر توضیح دادیم !!!

  بد نیست بدانید نقل بسیار مشهور و موثّقی داریم که معلّم ثانی ، فارابی بزرگ ، فیلسوف فرهنگ و اندیشه و حلقه متّصل کننده غرب و شرق به بهترین نحو ممکن ، روزی وارد مجلسی شد و سازی را دید . او ساز موسیقی را بر داشت و ادّعایی نمود و عمل نمود !! با یک ساز نواخت و اهل مجلس در جا خندیدند ، سپس با همان ساز نواخت و اهل مجلس به گریه افتادند و در آخر باز با همان ساز نواخت و اهل مجلس خوابیدند !! او ساز را گذاشت و رفت !! این ها افسانه نیست ، بلکه حقایقی است که نیاز به تحقیق دارد ، فقط باید حضرت دوست برکتی به وقت ما دهد تا بتوانیم آن ها را بدست آورده و بیان کنیم !!

  چون باید بروم دندانم را بکشم ، نکات استاد موسوی را در نوبت بعدی در این بخش می گذارم ... 

                                                                                        این گزارش ادامه دارد ...

  نکات استاد موسویان :

  قبل از شروع باید بگویم این نکات یادداشت ها و برداشت های بنده از بیانات و توضیحات استاد بین المللی کشورمان جناب آقای موسویان است و هرگونه اشتباه یا نقصی مطمئناً از جانب بنده است (مواردی را که خودم توضیح داده ام داخل کروشه گذاشته ام) و دوم اینکه متأسفانه چون از ابتدا نبودم بعضی نکات ایشان در اینجا ذکر می شود و بعضاً شاید کمی منقطع باشد . این نکات را شماره بندی کرده ام تا قابل استفاده تر باشد :

1 – بازیکنان شطرنج پس از باخت چه می کنند ؟ ] بعضی که با این بازی آشنا نیستند ، فکر می کنند که بردن و باختن خیلی تأثیری روی شخص نمی گذارد در حالیکه هیجانات یک بازی چه حین بازی و چه پس از بازی کمتر از پُر هیجان ترین ورزش ها نیست[ بازیکنان بزرگ و حرفه ای می دانند که بعد از بازی برای خارج کردن بار روانی بازی باید کاری انجام دهند و هر کس طبق سلیقه و تجربه خود کاری را انتخاب می کند ] که شاید بتوان گفت تقلیدی صِرف هم نیست[ مثلاً بعضی موارد را از بازیکنان مشهور می گوییم : گِلِر بسکتبال بازی می کرده ، فیشر و تال ، بلیتز (بازی سریع معمولاً 5 دقیقه ای) بازی می کردند ، رتی خودش را در یک اتاق حبس می کرده ، تایمانوف و فیلیدور موسیقی می نواختند و ... ایشان گفتند شاید آناند دیروز بعد از باخت احتمالاً سری به محلّه های قدیمی زده و کمی پیاده روی نموده است !!! ]باید بگوییم پس بعد از باخت امروز چه کرده ؟![

2 – اساس بازی پوزیسیونی ، بازی پیشگیرانه و ممانعت از حمله حریف است و در این موارد حرکات پیشگیرانه و مانورهای انتظاری بسیار مهم و کلیدی هستند !! کارپف و پتروسیان متخصصان این نوع بازی هستند !

3 – نقلی از سرخان گولیف از مربیان قدیمی در ایران که گفته بودند از تایسون ، یکی از قهرمانان بوکس که بیرحمانه به حریفانش حمله می کرده و در یکی از مسابقات نیز گوش حریفش را کنده بوده !!! ، پرسیدند : تو از اینکه حریفانت را لت و پار می کنی عذاب وجدان نداری ؟! تایسون گفته بوده : کاسپاروف باید عذاب وجدان داشته باشد چرا که من جسم حریفانم را لت و پار می کنم ، ولی او روان حریفانش را بهم می ریزد و همه می دانیم که داغون کردن روان ضربه زننده تر است نسبت به داغون کردن جسم !!

4 – پیاده باید سه شرط داشته باشد تا عقب مانده شود !

5 – یکی از مباحث مهم در روانشناسی شطرنج بحث پوکر فیس است که ما با حرکات نمایشی حال خود را مخالف یا بالعکس واقعیت بازی نشان می دهیم و به این شکل حریف را به اشتباه می اندازیم !! در این زمینه اسپاسکی دهمین قهرمان رسمی جهان تبحّر داشته و برای مثال بازی کاسپاروف / آناند را مثال زدند که در آن کاسپاروف یک هدیه یونانی مشکوک داد و آناند را به شک انداخت و بخاطر پیچیده بودن بازی آناند تساوی را قبول کرد !!

6 – آقای موسویان مثالی از بازی خود با گوپتا از مفسرین هندی این بازی ها آوردند که در آن جناب موسویان 1 فیل داشتند و حریف ایشان 1 فیل و سه پیاده ، ولی بازی مساوی شده بود و استاد موسویان می گفتند این یکی از استثنائی ترین بازی هایشان بوده است .

7 – شاید اگر کارلسن قهرمان شود بی انگیزه شود و همچون فیشر شطرنج را کنار بگذارد !!! چون دیگر هدف مشخص و خاصی در پیش ندارد .

8 – بحثی درباره پشت میز نشستن در حین بازی پیش آمد و استاد موسویان گفتند : بازیکنان متفاوت هستند ، بعضی مثل تال و آلخین نمی توانند خیلی پشت میز بمانند و مرتب از پشت میز بلند می شدند و آلخین گاهی موقع ترکیب زدن بعد از هر حرکت از پشت میز بلند می شده و همچون عقاب دور و بالا سر حریف می چرخیده است !! از طرفی بعضی مثل باتوینیک مگر برای کارهای اضطراری از پشت میز بلند نمی شدند . در این زمینه هر کس باید به خودش نگاه کند و ببیند از پشت میز بلند شدن آیا تمرکزش را بهم می زند یا خیر ؟ همچنین استاد موسویان نکته ای را از کوتوف نقل کردند که کوتوف در یکی از کتاب هایش می گوید : رشفسکی خیلی با مشکل تنگی وقت مواجه می شد و در زمان تنگی وقتش آنقدر ولج و ولوج می کرد و بالا و پایین می پرید و مضطرب نشان می داد که حواس من را هم بهم می ریخت و من هر وقت با رشفسکی بازی داشتم در این جور مواقع با عدم تمرکز مواجه می شدم !! در این زمینه با اسمیسلوف مشورت کردم و اسمیسلوف به من گفت هر وقت حرکتت را انجام دادی از پشت میز بلند شو تا حالات او باعث بهم ریختن تمرکز تو نشود !!! ]چقدر درس آموزنده ای دارد این مشورت با دیگران و بازیکنان با تجربه !!![

9 – اسب تنها سواری است که به خانه های کناری خود نیاز ندارد و بخاطر همین بهترین سوار برای بلوکه کردن پیاده رونده است !!!

10 – در مقایسه فیل و اسب باید فاکتورهای زیر را در نظر گرفت :

·       باز یا بسته بودن پوزیسیون . در پوزیسیون های باز فیل و در بسته اسب بهتر است .

·       بازی در دو جناح یا یک جناح . در دو جناح فیل و در یک جناح اسب بهتر است .

·       تقارن ساختار پیاده ای . در پوزیسیون های متقارن اسب و در غیر متقارن فیل بهتر است ]البته این مورد سوّم نتیجه مورد دوّم است !!![

استاد موسویان چند نمونه را مثال زدند و از کاپابلانکا توضیحی را آوردند !

11 – مهمترین وظیفه رخ رسیدن به عرض هفتم و هشتم است ]می توانیم بگوییم هر مهره ای یک یا چند کار ویژه دارد و کار ویژه رخ این است[

12 – تفاوت پوزیسیون متعادل و مساوی !! در وضعیت مساوی هیچ کدام از دو طرف راهی برای بردن یا برتری پیدا کردن ندارد ]البته در صورت اشتباه فاحش نکردن[ ولی در پوزیسیون متعادل هر دو طرف به یک میزان راه یا راه های برای برتری یافتن دارند !!! ]دوستان اگر بازی هایشان را با کامپیوتر بررسی کرده باشند می بینند که گاهی در یک حرکت مساوی می زند و در حرکت بعد مثلاً 20 صدم برتری به یک طرف می دهد ، بهم ریختن وضعیت متعادل با هر حرکت طرفین قابل تغییر است . همچنین اگر ما بتوانیم پوزیسیونی را درست تحلیل کنیم و اهل مبارزه باشیم مثل کارلسن پوزیسیون های متعادل را ادامه می دهیم !!![

13 – چهار مورد می توان برای تعویض درست بر شمرد : جلو بودن ، فضا نداشتن ، بدست آوردن ابتکار عمل (ابتکار عمل یعنی ایجاد تهدیدات پیاپی) ، بدست آوردن زمان (تمپ)

14 – برتری دو فیل 137سال است که شناخته و تبیین شده است و از بازی مشهوری بین اشتاینیتز / روزنتال مورد استفاده قرار گرفته است .

15 – برتری ابتکار عمل جدیدترین برتری شناخته شده است که در مکتب شطرنج شوروی بدست آمد و نشانه آن در ثبت سمبولیک شطرنج یک فلش رو به بالاست .

16 – آخر بازی وزیر تنها آخر بازی است که باید به جای فعالیّت شاه به امنیّت شاه توجه شود . ]البته باید دقت کنیم که توجه شود نه اینکه بعضاً از ترس امنیّت شاه آنقدر محتاطانه بازی کنیم که از آن طرف بوم بیفتیم !!![

17 – موارد آخر بازی همراه با سوارها با یک پیاده اضافه تا نسبت 3 به 2 مساوی است مگر حالات استثنائی ، ولی از نسبت 3 به 2 ببعد مثل 4 به 3 و ... دیگر مساوی نیست !!!

18 – معمولاً 3 تا 6 لحظه بحرانی یا نقطه عطف و حسّاس در هر بازی وجود دارد که بازیکنان در اینجور مواقع می توانند 20 تا 30 دقیقه فکر کنند !!!

19 – کامپیوتر در آخر بازی ها ضعیف تر از انسان ها هستند چون آن ها فقط محاسبه هستند و قانون را نمی فهمند و مرحله آخر بازی هم قانون مند و منطقی است و هم بخاطر تعداد پایین مهره ها احتمالات محاسبه ای آن بسیار زیاد است و محاسبه کردن به این راحتی ها نیست !! با یک برنامه یا روش به نام Table Base توانسته اند تمام حالاتی را که فقط 6 مهره از هر دو طرف در صفحه هستند را بدست آورند و شاید بعضی از موارد 7 مهره ای را .  

20 – یکی از قوانین جالب آخر بازی اینست که با دو اسب تنها نمی شود حریف را مات کرد مگر موارد استثنایی یا اشتباه فاحش حریف ، ولی دو اسب در مقابل پیاده تنها برنده است !!! ]عجب نکته ای[ این قانون را مدیون بررسی های ترویتسکی از طرّاحان مشهور مسائل شطرنجی هستیم و در عرصه عملی هم در یکی از بازی های کارپف اتفاق افتاده است !!!

21 – روبن فاین 30 قانون طلایی در مورد آخر بازی شمرده که بعضی تعدادی به آن اضافه و کم کرده اند و دانستن این قوانین انسان را در انتخاب استراتژی در مرحله بازی خیلی کمک می کند !! استاد موسویان از الکسی کوزمین از مربیان سابق در ایران نقل کردند که آخر بازی شمردنی است .

22 – مانور مثلثی علاوه بر آخر بازی پیاده که توسط شاه انجام می شده ، در آخر بازی وزیر در برابر رخ نیز مصداق دارد و بکار می رود و مانوری است که توسط ایرانیان در 1000 سال قبل استفاده می شده است !!! همچنین تاکتیک شکاف از مواردی است که توسط ایرانیان بکار می رفته است !!

23 – بحثی درباره وزیر و اینکه وزیر در شطرنج ملکه است و جنس مؤنث دارد و این بخاطر اینست که پادشاه اسپانیا زن بوده و ایزابل نامیده می شده و بخاطر همین با ورود شطرنج به مغرب زمین توسط مسلمانان آندلس ، این تغییر نیز در ماهیّت و حرکت وزیر به همراه تغییراتی دیگر به وجود آمد !  

دور هفتم :

  این بازی را نیز در محل هیأت شطرنج تهران دنبال کردم و با تفسیر استاد بین المللی کشورمان و قهرمان زیر 10 ساله های جهان در سال ها قبل جناب سید جواد علوی مقدم عزیز و از شطرنجبازان با اخلاق کشورمان پیگیری کردم . در نظر سنجی نوشتم کارلسن برنده است !!! بله حسّ برتری طلبی و مبارزه جویی باعث شد منتظر برد سوّم کارلسن بعد از دو بُرد گذشته باشم !! امّا آناند امروز خیلی سعی کرد محکم بازی کند و در راهی قدم نگذارد که کارلسن می خواهد ! آناند امروز هم سفید بود چون در نیمه دوّم مسابقات رنگ ها یک بار دیگر عوض شد ! در قسمتی از بازی که قرار بود رخ ها تعویض شوند خیلی دعا دعا کردم تا رخ ها تعویض نشوند !!! چون فکر می کردم با تعویض رخ ها شانس برد کارلسن نصف می شود !!! پسر این آخر بازی رخ چه آخر بازی است !!! هر دو حریف در این بازی هم قلعه بزرگ رفتند و در آخر بازی وزیر و اسب بعد از تکرار حرکت و تنها پس از 32 حرکت بازی مساوی شد . خیلی حالم گرفته شد ، ولی خُب با بردن جایزه 50 هزار تومانی قرعه کشی نظرسنجی حالم خوش شد و بعد از اینکه عین 50 هزار تومان را کتاب خریدم حالم کاملاً خوب شد !!!

  بازی امروز نشان داد آناند نیاز به کمی آرامش دارد ، امّا آیا او می تواند 2 امتیاز عقب افتاده را جبران کند ؟ فکر می کنم بازی امروز نشان داد آناند اصلاً روحیّه جنگندگی ندارد و این یعنی بهتر است زودتر شکست را بپذیری !!!!!!!!!!!!!!!!! امّا چگونه ؟ آیا می شود مسابقات را ترک کرد ؟

  امروز بعضی دوستان را دیدیم و کمی گپ زدیم و امّا نکات استاد علوی مقدم :

1 – نمی توان درباره جدا شدن نیلسن از تیم آناند و پیوستن به تیم کارلسن با توجه به اینکه نیلسن قبلاً مربی کارلسن بوده ، براحتی قضاوت نمود و آن را اخلاقی یا غیر اخلاقی نامید !!!

2 – سیسیلی بازی نشدن در مسابقات چند دوره قبلی و همچنین بازی های حال حاضر جهان جالب است و شاید یک برگشت به عصر کلاسیک ها باشد !!! مثل مسابقات آورو 1938 که 4 قهرمان جهان در آنجا بودند و در مقابل 1.e4 سیسیلی بازی نشد و این خودش برای کسانی که در زمینه شطرنج پژوهش های بیرونی می کنند یا درباره نظریّات مختلف شطرنجی تفکّر یا تَفَلسُف می کنند جالب و قابل تأمّل باشد !!!

3 – آقای علوی خاطراتی را از مسابقه در هند و بالاخص در چنای تعریف کردند و درباره احساسی بودن و بعضی رفتارهای خاص هندی ها نکاتی را گفتند !! آقای مهدی پور هم خاطراتی درباره موش در اتاق های بازیکنان یا تند شدن غذا در شب هایی که تیم ایران برنده می شد !!! گفتند .

4 – در بخشی از بازی از آقای ناکامورا بازیکن آمریکایی مطلبی نقد شد که جناب استاد علوی مقدم در نقد ناکامورا گفتند : تو که فقط تاکتیک بلدی !!! چی میگی ؟!!!! ، عجب تیکه ای از جناب استاد که کلّی حالمان را کِیفور کرد !!

5 – در پایان این دور استاد علوی مقدم ضمن متذکر شدن اینکه یک بازیکن ایرانی (آقای پویان دوستکام) در سال 2004 در مسابقات دُبی با کارلسن مساوی کرده است ! آرزو کردند تا روزی شاهد مسابقه قهرمانی جهانی باشیم که یک طرفش یک ایرانی باشد !!! ما هم با آقای علوی مقدم موافقیم و فکر می کنیم این مهم اصلاً خیالی و دور از دسترس نیست !!! فقط دارم فکر می کنم آن موقع اگر مثل الان نروژ فروش صفحه و مهره 3 برابر شود ، چه حالی می کنند صفحه و مهره سازان و فروشان !!! پس یک گوشه ای هم در معادلاتتان جایی باز کنید برای فروش صفحه و مهره شطرنج !!!

 گزارش دور هفتم را در شطرنج ایرانیان ببینید .

دور هشتم :

 خدای من ! آیا این آناند حتی یکسال پیش است ؟ انتخاب 1.e4 از طرف کارلسن اوّلین نکته تعجّب بر انگیز بود و نشان داد کارلسن آمده است تا بجنگد و شاید خیلی ها منتظر سیسیلی بودند ! شاید کارلسن با انتخاب و البته تدارک برای این بازی می خواست آناند را تحریک کند تا وارد جنگ شود ، ولی آناند با انتخاب شاخه برلین و تعویض های سریع بازی را در حرکت 32 به یک آخر بازی پیاده ای کاملاً مساوی و غیر قابل ادامه دادن کشاند و بازی را مساوی کرد ! آیا آناند برای چهار بازی آخر تدارک ویژه ای دارد ؟ آیا آناند این دو روز را سریع مساوی کرد تا با ذخیره انرژی و استراحت فردا خودش را بازیابد ؟ باید بنشینیم و منتظر بمانیم و مشاهده کنیم !!! امّا آناند امروز هیچ تلاشی برای ادامه بازی نکرد و نشان داد فقط می خواهد مساوی کند ، آیا این یک استراتژی از طرف تیم آناند است ؟

  امروز را هم رفتم هیأت شطرنج تهران و بازی را با تفسیر استاد بین المللی کشورمان و عضو سابق تیم ملّی ایران جناب مهرداد اردشی پیگیری کردم ! بازی در کمتر از 2 ساعت پایان یافت و با دوستان فیلم مصاحبه مطبوعاتی دور هفتم را دیدیم و کمی خندیدم و با جناب قندی درباره کارگاه های روانشناسی کاربردی شطرنج گپی زدیم و همچنین درباره مسابقات لیگ شطرنج تهران و کشور و بعضی آسیب های این ضرورت جهت پیشرفت شطرنج و خاطرات جناب قندی از قبل و بعد از انقلاب !! در ضمن امروز از صدا و سیما هم آمده بودند برای ضبط و کلّی مصاحبه با انواع آدم ها و مسؤولین فدراسیون و هیأت صورت گرفت !! بعد از خداحافظی هم تا یک مسیری با جناب اردشی رفتیم و صحبت هایی کردیم که به نظرم نتایج خیلی خوبی داشت !! موقع خانه رفتم به خودم گفتم : چقدر مسؤولیّتت سخت است و چقدر ...

  یکی از اساتید در اواخر بازی گفته بود پیشنهاد کرده بود از دور بعد علاوه بر بعضی قوانین جهت کاهش مساوی ها این قانون را هم اضافه کنند که : انتخاب دفاع برلین ممنوع است !!! چه نکته نغزی ! آیا دفاع برلینی که کرامنیک کبیر احیاء نمود اینقدر محکم است که قابل فروپاشی نیست ؟! خُب انتخاب کنید و امتحان کنید تا ببینید چه می شود !!!

  بعضی نکات جناب استاد اردشی :

1 – گسترش شطرنج یک نوع کار فرهنگی است و باعث می شود خیلی از مشکلات و ناهنجاری های جامعه جوان ما رفع و دفع شود !!

2 – بحثی درباره تغذیه و دوپینگ پیش آمد و در بعضی اخبار آمد که می خواهند از بازیکنان آزمایش دو پینگ بگیرند !!! مگر شطرنج هم دو پینگ دارد ؟ استاد اردشی توضیح دادند که این یکی از ترفند های وارد کردن شطرنج در بین رشته های حاضر در المپیک است !!!

3 – بحثی شد درباره پیشرفت شطرنج در ترکیه و ارمنستان و چرایی و چگونگی این پیشرفت ها که مهمترین عامل آن کار گروهی و تمرینات سنگینی است که در اردوهای متنوّع انجام می شود !! همچنین استفاده از بازیکنان رده یک برای مربی گری و ارتقاء سطح بازیکنان تیم ملّی و مستعد در کشور ! (نمی دانم چرا ما همیشه در کار گروهی اینقدر ضعیف هستیم !! واقعاً نمی خواهیم بفهمیم چرا ؟ و خُب حالا فهمیده / نفهمیده نمی خواهیم راهی برای اجرای کار گروهی انجام دهیم ؟)

4 – استاد اردشی نکاتی را درباره با آمادگی وارد مسابقات شدن دادند و این عامل را در موفقیّت در یک مسابقه بسیار مؤثر دانستند !

5 – دستیار داشتن در تمرینات یکی دیگر از راهکارها و عوامل مهم موفقیّت در شطرنج است ! آقای مهدی پور اشاره داشتند که اساتید بزرگ کشورمان قائم مقامی و محجوب برای مدّت کوتاهی دستیار یکدیگر بوده اند !

6 – صحبت شد درباره مراجعه بازیکنان در طول بازی ها به سایت ها و رسانه های خبری و مطالبی که در زمینه خودش منتشر می کنند ! این بحث در پی همین سؤال در مصاحبه خبری کارلسن – آناند پیش آمد !!

7 – صحبتی شد درباره اخلاق ویژه و زننده کاسپاروف و استاد اردشی دو خاطره گفتند از آخرین المپیادی که کاسپاروف بوده ؛ یعنی المپیاد بِلد و رفتار کاسپاروف را در مورد باخت گریشوک در بازی با ارمنستان و همچنین بازی با تیم چین و تذکر داور به کاسپاروف گفتند !! همچنین داستان دست به مهره شدن کاسپاروف در بازی با خانم پولگار و برگرداندن حرکت در غیاب خانم پولگار نقل شد !! همچنین جناب مهدی پور نقلی کردند درباره ژوئل لوتیه بازیکن مطرح سال های گذشته فرانسه و چگونگی لج افتادن او با کاسپاروف و بردن کاسپاروف توسط او !! استاد اردشی هم گفتند کاسپاروف اصلاً با کسی عکس نمی گرفت و فقط با یکی دو نفر بازی ها را آنالیز می کرد و به قول معروف کسر شأن می دید با کسی همراه شود !!!

8 – استاد اردشی اظهار خوشحالی کردند که کارلسن به مرحله نهایی رسیدند و کرامنیک نیامد و گفتند فکر می کنم هر کسی به جز کارلسن نمی توانست تحوّلی جدید در دنیای شطرنج به وجود آورد !!!

9 – استاد اردشی معتقد بودند آناند قبل از شروع مسابقات باخت خود را قبول کرده و بعضی رفتارهای تبلیغاتی آناند را در همین راستا می دانستند .

10 – صحبتی شد درباره مسابقات جهانی و قهرمانی سریع و بلیتز که استاد اردشی معتقد بودند این کارها نیز در راستای ورود رشته شطرنج به مسابقات المپیک است .

گزارش دور هشتم را در شطرنج ایرانیان و شطرنجیان ببینید .  

دور نهم :

  دوستی شطرنجی دارم که البته سمت استادی هم بر بنده دارند ، یادم هست یکی از مهمترین توصیه های ایشان این بود که کمی قبل از مسابقات یا در حین مسابقات شروع بازی خود را تغییر ندهید !! بنده خودم سه بار سر بازی شروع بازی ام را تغییر داده ام و هر سه بار تنبیه سختی شده ام !!! البته خیلی دوست دارم مثل کارلسن همه چیز بازی کنم و مقیّد به یک نوع بازی نباشم ، ولی نه دیگر سر بازی مثلاً 1.d4 تدارک دیده ای و بعد دقیقاً بعد از دست دادن با حریف دَنگَت بگیرد 1.e4 کنی !!!

  امروز آناند چرا با پیاده وزیر بازی را شروع کرد نمی دانم ! امّا شاید حدسم درست بود و آناند می خواست واقعاً بجنگد !! کارلسن نیمزوهندی را انتخاب کرد و این بار آناند بود که وارد یکی از شاخه های کمتر متداول شد !! حمله جناح شاه آناند و جواب متقابل کارلسن در جناح وزیر آنقدر هیجان انگیز شده بود که هر بیننده ای را میخکوب می کرد ! آناند تهدید ماتی ایجاد کرد و می رفت که طرفدارنش را واقعاً به سقف بچسباند ، ولی خدای من ! کارلسن واقعاً هیچ نقطه ضعفی در بازی ندارد و شاید بهتر است بگوییم هیچ کس تا بحال نتوانسته نقطه ضعف کارلسن را پیدا کند !!! دفاع تر و تمیز کارلسن و بعد اشتباه دیگری از آناند پیروزی 28 حرکتی را برای کارلسن به ارمغان آورد و فکر می کنم دیگر کار تمام است !! فقط خدا کند فردا کارلسن دنبال یک مساوی خشک و خالی نباشد همچنان که قبلاً گفتم با یک برد دیگر صدای شکسته شدن استخوان های ببر را به گوش همه برساند !!!

 گزارش دور نهم را در شطرنجیان ببینید .

 دور دهم :

  احسنت به این پسر !! واقعاً باید برای بازی جنگنده و نمونه یک شطرنجباز واقعی کارلسن را انتخاب کرد ! خانم پولگار هم امروز گفت که جوانان باید شطرنج را از کارلسن یاد بگیرند که تا شاه به شاه بازی می کند !! راستی مطمئن هستید شاه به شاه مساوی است !!!!!!!!! نمی دانم شاید کارلسن طرحی برای برد شاه به شاه داشته باشد !!!!!!!!!!!

  امروز آناند تازه یاد جنگندگی افتاده بود و با انتخاب سیسیلی لااقل تلاش خودش را کرد !! کارلسن با انتخاب 1.e4 نشان داد هم بطور کامل به حالت طبیعی خودش برگشته و هم نشان داد می خواهد بجنگد !! البته کارلسن اجازه نداد آناند وارد شاخه نایدروف شود و با شاخه تعویضی باز هم یک آخر بازی هیجان انگیز خلق کرد و تا آخرین لحظه برای برد بازی کرد ، ولی بعد از حرکت 65 بازی دیگر نمی شد آناند را برد و بخاطر همین کارلسن مساوی را قبول کرد !! با این تساوی در دهمین دور و دو دور مانده به پایان رقابت ها کارلسن با اقتدار کامل ، بدون باخت و با نتیجه شش و نیم بر سه و نیم برنده مسابقه قهرمانی جهان شد و نام خود را به عنوان پانزدهمین قهرمان رسمی جهان ثبت نمود !!! او حدود 10 روز قبل از سالگرد بیست و سومین تولّدش بر سریر تخت کاخ شطرنج نشست و تاج آن را بر سر نهاد !!! هر چند کارلسن نتوانست رکورد گری کاسپاروف را در سن قهرمانی بزند (کاسپاروف در 22 سال و 210 روز قهرمان جان شد و کارلسن در 22 سال و 357 روز) ولی امیدواریم رکورد کاسپاروف را در تعداد قهرمانی که 6 بار است بشکند و ریتینگش از 3000 بگذرد تا اختلاف ریتینگ فیشر به یادماندنی را دوباره در خاطره ها زنده کند !!! امیدوارم کارلسن اگر قرار است زودتر از 6 بار قهرمانی جهان را واگذار کند به یک ایرانی باشد !!!

  دوستان در این مدّت خیلی بهم خوش گذشت و خیلی درس ها یاد گرفتم . جا دارد در اینجا از هیأت شطرنج تهران ، جناب رضا مهدی پور مدیر سایت آچمز ، استاد موسویان ، استاد علوی مقدم ، استاد اردشی ، جناب دانشفر (رئیس محترم هیأت شطرنج تهران) آقای قندی ، خانم ماهینی ، جناب مدرّسی که بعضی فیلم ها را ترجمه کردند ، مسؤولین محترم مرکز مشاوره اکسیر که اسپانسر این حرکت خوب و عالی بودند و همه عزیزان زحمت کش برای اجرای این برنامه بسیار عالی در هیأت شطرنج استان تهران تشکر کنم و به همه این عزیزان دست مریزاد و خسته نباشید بگویم !

 بد نیست بدانید در کشور نروژ چه جشنی براه انداخته اند !! خدا می داند پادشاه نروژ چه تدارکی برای جناب مگنوس دیده است !! ما هم از همینجا کسب این موفقیّت را به موتزارت شطرنج جهان تبریک می گوییم !!!

  گزارش دور دهم را در شطرنجیان و شطرنج ایرانیان ببینید .

                                                          با آرزوی سلامتی همه دوستان / یا علی