طرح درس «پس از گسترش»
قبلاً ما برای مراحل مختلف بازی یک هدف کلّی مشخص کردیم و به بچه ها گفتیم
که در هر مرحله ای باید تمرکز اصلی فکر خود را روی هدف کلّی بگذارند . برای شروع
بازی بحث گسترش مهمترین و اساسی ترین محور می باشد ، دلیلش هم روشن و مشخص است !!
چون شما برای رسیدن به هدف کلّی بازی که شکست حریف و مات نمودن شاه او است ، باید
دارای امکانات باشی و بنابر مَثَل مشهور «بی مایه فطیر است» ؛ یعنی شما زمانی می
توانی سدّ دفاعی و موانع حریف خود را بشکنی و او را تسلیم کنی که بتوانی نیروها و
امکانات خود را درست ساماندهی نموده و از حداکثر ظرفیّت آن ها استفاده نمایی !!
گسترش که در شروع بازی صورت می گیرد ، همان ساماندهی نیروها می باشد و به خدمت گرفتن ابزارهایی که شما در اختیار داری ! قوانین گسترش را هم قبلاً گفتیم و بیان شد که بچه ها باید این قوانین را در ابتدا حفظ نمایند و در بازی هایشان بکار گیرند و بعد در تفسیر و بررسی بازی های خود و اساتید با استاد یا والدین خود به بررسی و تطبیق بازی مورد تفسیر و این قوانین بپردازند !! مثلاً به عنوان یک تمرین اختیاری بچه ها می توانند بازی های خود را که در دست دارند با والدین خود بچینند و قوانین شروع بازی (گسترش) را هم کنار صفحه بگذارند و حرکت به حرکت از خود بپرسند : خُب این حرکت من یا حریفم کدام قانون را رعایت نموده ؟ یا کدام قانون را نقض کرده و به خطا رفته ؟ / این کار در ابتدا شاید کمی وقت گیر باشد ، ولی مثل شروع تمرین در تمام فنون بعد از مدتی مَلِکِه ی ذهن شما شده و فهم آن برای شما بدیهی ، آسان و مثل روز روشن می باشد ، بعلاوه اینکه بعد از مدّتی هم این قوانین کاملاً کاربردش برای شما جا می افتد و هم در حین بازی خود به خود تفکّر شما در این راستا نظم و نسق می یابد !!
همچنین لازم است بچه ها همراه با والدین خود در مورد بازی های کلاسیک بزرگان نیز این کار را بکنند ؛ یعنی بازی هایی از بزرگان را بچینند و در شروع بازی ببینند در جهت گسترش کدام یک از آن قوانین و به چه نحوی رعایت شده یا نقض شده !! ما فعلاً چند بازی کلاسیک را روی وبلاگ گذاشته ایم و سعی داریم از این به بعد نیز بطور منظم این کار را ادامه دهیم ، شما هم می توانید از این بازی ها استفاده نمایید و هم از بازی های کلاسیکی که در فایل PGN در یکی از DVDها در اختیار دارید استفاده نمایید . فقط دقّت کنید که اگر می خواهید از بازی های بزرگان استفاده نمایید پیشنهاد خودم این است که در بخش player(بازیکنان) بازی های مورفی و کاپابلانکا را ببینید !! این کار اگر روزی بین 10 تا یک ربع برای شما بطور منظم اجرا شود مطمئن باشید بعد از 3 ماه بسیار باعث پیشرفت شما می شود !! البته این مقدار برای بچه هایی است که وقت کمی دارند و می خواهند فقط روزی 1 ساعت برای شطرنج وقت بگذارند و الّا که اگر شما وقت بیشتری دارید ، وقت گذاری بیشتر خیلی بهتر است !!
امّا بعد از مرحله شروع بازی باید چکار کرد ؟ البته یادمان نرود چه ما گسترش را بجا ، درست و دقیق انجام دهیم و چه بالعکس ، در هر صورت بعد از مرحله شروع بازی باید بدانیم چه باید کرد ؟!! خُب کسی که مرحله گسترش را درست انجام نداده یکی از اولویت هایش تکمیل گسترش است ، ولی این تکمیل گسترش او را از چگونگی تفکّر درباره اینکه حالا با ورود به مرحله وسط بازی چه باید کرد ؟ باز نمی دارد !!
همچنانکه مهمترین اولویت در شروع بازی گسترش است (با رویکرد مرکز گرایی) ، مهمترین اولویّت و محور اصلی در وسط بازی «استراتژی و تاکتیک» است که قبلاً بیان شده است . نکته قابل توجه اینکه یک وقت ما استراتژی و تاکتیک را بصورت عام و برای تمام بازی بکار می بریم و می گوییم خُب استراتژی شما در شروع بازی چیست ؟ در وسط بازی چیست ؟ در آخر بازی چیست ؟ که می شود همان هدف گذاری و اولویت بندی ما !!
تاکتیک هم همچنانکه قبلاً بیان شده کاملاً به پوزیسیون و وضعیت موجود بستگی دارد و بازیکن باید در هر پوزیسیون امکانات تاکتیکی را بررسی نماید و از آن ها بهره برداری کند !! همچنین قبلاً گفتیم که استراتژی در جواب «چکار باید کرد ؟ یا هدف چیست ؟» معنا می یابد و تاکتیک در جواب «چگونه باید این کار یا هدف را اجرا نمود ؟» معنا پیدا می کند ، مثلاً فرض کنید من به این نتیجه رسیدم که باید به شاه حریف حمله کنم ، خُب این می شود استراتژی من ! امّا این حمله را چگونه باید تدارک ببینم ؟ با آچمزی اسب و بعد قربانی فیل و بعد کیش وزیر یا با حمله برخاست یا با تاکتیک جلب کردن مهره مدافع حریف و یک کیش برخاست یا .... همه این ها بستگی به پوزیسیون دارد . به عنوان مثالی دیگر استراتژی شما در شروع بازی همان گسترش و بکار گیری مهره ها و امکانات در اختیار است و تاکتیک شما بعضی از قوانین شروع بازی و ... . مثالی دیگر اینکه استراتژی شما در آخر بازی ترفیع پیاده است و یکی از راه های رسیدن به این هدف مثلاً ساختن پیاده رونده است ، خُب حالا چگونه باید پیاده رونده بسازیم ؟ این دیگر برمی گردد به پوزیسیونی که شما در اختیار دارید !! مثالی دیگر اینکه شما به این نتیجه می رسید که وضعیت تان خراب است ، پس استراتژی شما می شود دفاع نمودن !! چگونه ؟ باز تاکتیک مورد نظر به پوزیسیون در اختیار شما بستگی دارد !! در واقع شناختن استراتژی های کلّی و تاکتیک های مختلف یک جعبه ابزار قوی در اختیار شما قرار می دهد تا در هر موقعیت بتوانید کار خود را پیش ببرید !! هر چقدر اطلاعات و علم شما بیشتر و دقیق تر ، جعبه ابزار شما قوی تر و امکانات شما گسترده تر !!! (برای مثال عملی و دیدن استراتژی و تاکتیک به کتاب مایزلیس ص 62 / مثال نمودار 80 مراجعه کنید)
امّا فراموش نکنید ، داشتن جعبه ابزار و شناختن ابزارها به تنهایی برای مکانیک (شطرنجباز) ماهر و موفقی شدن کافی نیست ، بلکه شما باید مهارت استفاده از این ابزارها و سرعت کافی در انتخاب و استفاده از آن ها را هم داشته باشید !! ببینید بچه ها شما می خواهید یک پیچ را باز کنید ، خُب هم آچار فرانسه پیچ باز می کند ، هم انبر قفلی ، هم گازانبر ، هم آچار آلِن و ... ! شما وقتی در مقام مکانیک قرار می گیرید اگر تجربه کافی نداشته باشید گاهی مجبورید از چندتا از این ابزارها استفاده کنید تا پیچ مورد نظر باز شود ، این استفاده چندگانه زمان را از شما می گیرد و امکان دارد در این حین به پیچ یا ابزار شما صدمه وارد شود یا شما به موقع به مقصد نرسید و نوشدارو بعد از مرگ سهراب شود !!! امّا مکانیکی که تجربه کافی دارد در همان برخورد اوّل می داند کدام ابزار را و چگونه باید بکار ببرد و بنابراین این سرعت عمل او را پیش می اندازد !! زمانی شما می توانید شطرنجباز موفقی شوید که مثل یک مکانیک با تجربه هم تمرین داشته باشید و هم از اشتباهات گذشته درس بگیرید و از کنار اشتباهات خود براحتی نگذرید !!
خُب این استراتژی و تاکتیک به معنای عام که خیلی هم مهم است و باید شما با تکرار این مفاهیم و کاربرد آن ها تفکّر شطرنجی را در خود نهادینه کنید و بد نیست که بدانید این تفکّر در تمام مراحل زندگی هم قابل تعمیم و استفاده است !! مثلاً من می خواهم شاگرد اوّل شوم ، خُب استراتژی من در این مسیر چیست ؟ و چگونه این استراتژی قابل اجراست ؟ در ادامه دروس شطرنجی یاد می گیرید که انتخاب هدف درست و شناخت نقاط قوّت و ضعف به شما در مسیر بسیار کمک می کند !! خُب در زندگی هم همینطور است بچه ها ! شما آیا می دانید چگونه باید هدفی درست انتخاب نمود ؟ یا اینکه با نقاط قوّت و ضعف خود آشنایید ؟!!!
امّا گفتیم اولویّت ما در وسط بازی یا همان بعد از گسترش و شروع بازی «استراتژی و تاکتیک» است و این استراتژی و تاکتیک در معنای خاص خود بکار می رود ! در اینجا ما باید استراتژی خود را مشخص کنیم ؛ یعنی ببینیم مهاجم هستیم ؟ یا مدافع هستیم ؟ یا فعلاً در مقام مانور هستیم ؟ در یک کلام و خلاص باید ببینیم «طرح» ما چیست ؟ در واقع پس از گسترش چه باید کرد ؟ باید طرح ریزی کرد !!! تنها پس از طرح ریزی است که ما حق داریم برویم سراغ تاکتیک یا چگونگی اجرای طرح !!!
قبلاً گفتیم که «طرح بد داشتن بهتر از طرح نداشتن است» این جمله ، جمله مشهوری بین شطرنجبازان است !! امّا چرا ؟ بگذارید مطلب را با یک مثال مشخص و توضیح دهیم . ببینید فرض کنید شما دارید در خیابان حجاب به سمت بلوار کشاورز حرکت می کنید ! بر می خورید به یک بنده خدایی که در جهت خیابان فاطمی حرکت می کند و از شما تقاضای راهنمایی می کند ! خُب شما می گویید : پسر گُلم ! کجا می خواهی بری ؟ (اگر شما خانم بودید و طرف هم خانم بود می توانید بگویید : خانم خوشگله !! ولی در غیر اینصورت اگر این را گفتید عواقب آن با خود شما !!!) طرف هم خندان و شادان می گوید : نمی دانم ! شما می گویید : چرا می خوای بری ؟ طرف هم می گوید : نمی دانم ! شما می گویید : چجوری می خوای بری ؟ طرف هم می گوید : نمی دانم ! شما یا باید طرف را تحویل تیمارستان بدهید یا باید فرار کنید یا باید اگر زورتان می رسد بگویید : آآآآآآآآآآمو ما رو گرفتی ؟!! یا مثلاً بگویید : داداش ! شما از کدوم دیوونه خونه فرار کردی ؟ (البته دیالوگ های دیگری هم می شود گفت که ...) ببینید بچه ها ! کسی که نمی داند چکاره است ، نمی شود به او کمک کرد !! نمی شود به او راهنمایی داد !! ، ولی کسی که وقتی شما می ببینیدش و می گویید : کجا می روی ؟ می گوید : انقلاب ! خُب شما می گویید : داداش ! داری راه رو اشتباه می ری !! ببینید کسی که می داند چکاره است ولو اشتباه کند می شود راهنمایی اش کرد و رشدش داد !!!
اگر شما در حین بازی طرح داشته باشید ، آنوقت حتی اگر طرحتان اشتباه هم باشد استاد می تواند شما را راهنمایی کند و اشکالات طرح شما و اشتباهات شما را متذکّر شود و یواش یواش شما رشد می کنید !! برای این کار چند عامل بسیار مؤثر است . اوّل اینکه در حین بازی ، بازی های خود را ثبت کنید و بعد از بازی سعی کنید تفکّر خود را به عنوان تفسیر بنویسید ؛ یعنی بپرسید اینجا چرا این کار را انجام دادم ؟ چه فکری کردم که این حرکت را نمودم ؟ و ... این تفسیرها اگر مکتوب شود و مستند گردد با استاد یا مربی می تواند جهش فوق العاده برای شما به همراه داشته باشد . دوم اینکه شما بازی های کلاسیک (مورفی ، کاپابلانکا ، اشتاینیتز ، لاسکر) را جلوی خود بگذارید و بعد از مرحله گسترش (بین حرکت 7 تا 10) از خود بپرسید خُب حالا چه باید کرد ؟ این خیلی مهم است که شما مطالب را بنویسید ، خُب مثلاً شما می گویید الان سفید باید در جناح شاه و سیاه باید در جناح وزیر فعالیّت کند !! خُب چرا ؟ شما باید جواب چرا را هم بدهید و بنویسید !
این دو کار همین الان قابل اجراست و باز تکرار می کنیم هر چند شما تمام جواب ها را هم اشتباه بدهید ، ولی بعد از نشست با استاد کم کم این اشتباهات کم شده و فهم شطرنجی شما شکل می گیرد !! کار سوم این است که شما بدانید طرح ریزی نیاز به مقدمات و پیشفرض هایی دارد ، مهمترین مقدمه برای طرح ریزی ، فهم پوزیسیونی یا قضاوت پوزیسیونی است !! جناب الکساندر کوتوف در کتاب «مانند یک استاد بزرگ فکر کنید» و «مانند یک استاد بزرگ بازی کنید» سعی نموده قضاوت پوزیسیونی را تعلیم دهد که کتاب دوم را به بچه ها برای خواندن اختیاری پیشنهاد می کنم . همچنین در فصل ششم کتاب مایزلیس (پوزیسیون) بعضی نکات در این رابطه توضیح داده شده است . کتاب «استراتژی و تاکتیک در شطرنج» هم در بخش دوم با عنوان «شناخت مفهوم استراتژی» / ص 121 ، نکات قابل توجه در این مورد را تبیین نموده است . (قرار بود دو ترم قبل عزیزان سرفصل های این بخش را نموداری کنند که خُب هیچ کس این کار را نکرد) در این زمینه دو کتاب بسیار قابل استفاده دیگر برای بچه ها «تئوری وسط بازی شطرنج» از قهرمان جهان ماکس ایوه و همکارش هانس کرامر و همچنین «راه استادی در شطرنج» از ماکس ایوه است !!
همچنانکه قبلاً در طرح درس پیاده رونده اشاره شد ، جناب کوتوف برای ارزیابی یک پوزیسیون برتری ها را به دو دسته دائم و موقت تقسیم می کند که در مقابلش می شود ضعف ها . در بخش برتری های دائم 12 مورد و برای برتری های موقت 5 مورد را معرفی می کند و بعد همه این موارد را در 4 بخش خلاصه می کند ! آن چهار بخش عبارتند از :
· خانه ها و پیاده های ضعیف .
· خطوط باز (ستون ، قطر ، عرض)
· مرکز و فضا .
· وضعیت سوارها (گسترش ، هماهنگی)
بعد ایشان برای هر کدام از این موارد مثال های مختلف را مطرح می نماید . همچنین ایشان روح حاکم بر پوزیسیون های مختلف را شامل 2 نوع کلی دانسته و می گویند : «دو تیپ پوزیسیون وجود دارد و به تبع آن دو نوع پیکار!» یک تیپ «ترکیبی / تاکتیکی» و یک تیپ «مانوری / پوزیسیونی» است . در هر دو تیپ ما باید بدانیم چگونه طرح ریزی نماییم و چگونه زمانبندی کنیم و ذهن و فکر خود را چگونه جهت دهی نماییم و یا چگونه فکر کنیم و در آخر چگونه این موارد را اجرا کرده و بازی را پیش ببریم !!!
بنابراین در پایان و برای جمع بندی می گوییم : پس از گسترش شما باید پوزیسیون مورد نظر را ارزیابی نمایید و بعد طرح ریزی کنید !! دقّت کنید در این مرحله فهم و اجرای همین یک خط بسیار مهم و اساسی است و بد نیست بدانید گاهی در سطوح بالا و حتی به ندرت در سطح استاد بزرگ ها نیز این امر مغفول می ماند ( دقت کنید مغفول نه اینکه اشتباه می شود) !! پس بد نیست برای مَلِکه شدن این امر همان تمرینات و نکاتی را که گفتیم در مقام عمل اجرا کنیم !!! حال پوزیسیون چگونه باید ارزیابی شود ؟ و طرح چگونه باید ریخته و اجرا شود ؟ برای مراحل و دروس بعدی و بالاتر است ، ولی همچنانکه گفتیم در همین مرحله ما می توانیم این کار و این تفکّر را با توجه به نکات بیان شده تمرین نماییم !!
با آرزوی موفقیّت و سربلندی همه شطرنجبازان عزیز و بچه های کلاس ما و والدین آن ها