نکات و گزارش جلسه چهارم / ترم 8 – مقدماتی 5 / 24– 2 – 1393
امروز کمی دیر رسیدم ، ولی با اینکه بازی داشتم وقت کلاس را بطور کامل اجرا نمودم . یزدان امروز غیبت داشت . با توجه به اینکه دیروز تعطیل بود و فردا هم پنج تا شنبه است ، خُب احتمالاً رفته مسافرت . یزدان یادت نره سوغاتی بیاری !
یکم با بچه ها خوش و بش کردیم
. به بچه ها گفتم تمرینات آچمزی را این هفته حل نمی کنیم بشرط اینکه از هفته بعد
حتماً هفته ای حداقل 4 تمرین را حل کرده بیایید سر کلاس . بعد بحث محاسبه در بازی
را شروع کردیم . در مورد شروع بازی برای بچه ها گفتم که محاسبه کاری غیرمعقول است
و باید بچه ها این مرحله را با تدارک پیش ببرند . امّا محاسبه در وسط بازی و
آخربازی ، برای مرحله وسط بازی یک بازی از امانوئل لاسکر ، دومین قهرمان رسمی
شطرنج جهان ، چیدم و به بچه ها 5 دقیقه وقت دادم تا فکر کنند و بعد فکر خود را
بیان نمایند . بچه ها هم در فکر کردن و بدتر از آن در بیان افکار خود مشکل دارند ،
البته فکر نکنید این مشکل بچه هاست ! نخیر ، یک مراجعه به نفس شریف خود بفرمایید و
ببینید که این مشکل تقریباً عمومی است . با این تفاوت که بعضی به این مشکل آگاهی
دارند و سعی می کنند حلّش کنند و بعضی اصلاً آگاهی ندارند ؛ یعنی خودآگاهی و
ناخودآگاهی ، امّا کدام ضمیر ؟
شعر معروفی است که می گوید :
آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب خرد از گنبد گردون بجهاند
آنکس که بداند و نداند که بداند
بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به منزل برساند
آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
البته استادی در بیت آخر می گفت :
آنکس که نداند و نداند که نداند / حیف است چنین جانوری زنده بماند
خلاصه اینکه ما هم در مورد خودمان می توانیم سعی کنیم چگونگی تفکّر و بیان تفکّر را یاد بگیریم و هم به فرزندانمان یاد بدهیم .
بعد برای بچه ها مسأله را توضیح دادم و سعی کردم چگونگی محاسبه را البته در حدّ ابتدایی برای بچه ها توضیح دهم . مهارت در محاسبه در شطرنج رابطه مستقیمی با استعداد ریاضی و مهارت ریاضی بچه ها دارد . مهارت محاسبه یکی از مهمترین مهارت هایی است که کاربرد زیادی در شطرنج دارد و دو عامل دقّت و سرعت محاسبه بسیار مهم است . جناب الکساندر کوتوف در دو کتاب مشهورش «مانند یک استاد بزرگ فکر کنید» و «مانند یک استاد بزرگ بازی کنید» بطور نسبتاً مفصلی به این مبحث پرداخته است . محاسبه در آخر بازی نیز برای جلسه بعد ماند .
در پایان کلاس هم بچه ها بازی نمودند که سروینا و محمدرضا سعی کردند مرا گول بزنند و ساعت را در زمان بیشتری قرار دهند تا بیشتر بازی کنند ، ولی خوب جلوی قاضی و ملّق بازی ؟! این نشان می دهد که بچه ها نیاز به بازی دارند .
آخرین نکته اینکه مسؤولین مدرسه شطرنج تصمیم دارند ، ترم تابستانی را از نیمه خرداد شروع نمایند تا در نیمه اوّل شهریور تمام کنند و ظاهراً این بخاطر مسابقات رده های سنّی در نیمه دوّم شهریور است . بنابراین ترم بعدی از ابتدای نیمه دوّم خرداد شروع می شود که هفته ای دو جلسه ای می شود . علاوه بر چهارشنبه ها لطف کنید یک روز دیگر را هماهنگ کنید . پیشنهاد خودم شنبه هاست که اگر مشکلی نباشد بفرمایید تا اعلام کنیم . نکته دیگر اینست که دو جلسه از این ترم باقی می ماند که باید بصورت جبرانی انجام بشود . برای این هم یک فکری بفرمایید تا در جلسه بعد صحبت کنیم .
این هم گزارش تصویری این جلسه
:
بیست هزار فرسنگ زیر دریا برای کشف مهره های شطرنج ، یاد دوران راهنمایی بخیر ، شب ها زیر کرسی مادر بزرگ و پدر بزرگ ژول ورن می خواندیم . خیر سرمان فکر می کردیم دیگر باسوادترین آدم روی زمینیم ، با ژول ورن آسمان و زمین را فتح کردیم و بعد کم کم رفتیم سراغ آیزاک آسیموف برای کشف فضا و جهان های دیگر !
کی گفته عدد 13 ، عدد بدشانسیه ؟! می بینید که برای هر دو طرف شانس آورده !
موفق و پیروز و سربلند باشید / یا علی