گزارش مسابقه هفتگی / جمعه 6 – 10 – 1392
دیروز به آقای مصلحی زنگ زدم و مطلع شدم مسابقات آخر هفته هیأت شطرنج تهران
در همان سالن مسابقه خود هیأت برگزار می شود . پیامک را تنظیم نمودم و برای همه
عزیزان فرستادم . صبح امروز حدود ساعت 9 از خانه زدم بیرون و چون فکر می کردم
مسابقه ساعت 9 شروع می شود ، پیش خودم گفتم : دور اوّل را از دست داده ام . حدود 9
و 15 دقیقه در محل بودم و انتظار داشتم حداقل 5 نفر از 7 نفر کلاس آمده باشند !!
ولی فقط یزدان کبیر و نیما آمده بودند و نیما و یزدان داشتند با هم بازی می کردند
که یزدان نیما را برده بود !!
بعد از سلام و علیک و احوالپرسی متوجه شدیم مسابقه ساعت 9 و نیم شروع میشه و بجای 5 دور 7 دور هم هست ! خُب بهتر چون تمرین بیشتری برای بچه ها می شود ! دور اوّل مشخص شد که 20 شرکت کننده داریم ! فکر می کنم 1 نفر از مدرسه شهماتِ استاد محجوب آمده بود و حدود 6 نفر از بچه های شهرداری محلاتی که ظاهراً در یک خانه فرهنگ آموزش می دیدند و مربیشان هم از اواسط مسابقه همراهی شان می کرد و بقیه از خود بچه های مدرسه شطرنج بودند !!
خانم عنبرستانی مسؤول برگزاری مسابقه و خانم شادین هم داوری بازی ها را بر عهده داشتند . خانم شادین در ابتدای هر دور با تذکّرات و بیان نکات بجا سعی می کردند تا بچه ها بیشتر با اهداف و روند برگزاری این مسابقه آشنا شوند و مسابقه در جوّی مناسب و همراه با آموزش نکات داوری پیش برود .
بچه ها هم همگی شور و شوق ویژه ای داشتند . برادران عابدینی و آقای سورنا شهسواری از بچه هایی بودند که در مسابقات قبلی با آن ها آشنا شده بودیم و کیارش کدخدایی هم که قهرمان زیر 8 ساله های تهران است را می شناختم ! این جلسه با پیمان استقامت و برادران کرمی (پارسا و پوریا) هم آشنا شدیم و چند دقیقه ای هم با پدر آقای شهسواری هم صحبت !!
در پایان آقای نریمان نصرالله زاده با 7 امتیاز از 7 بازی قهرمان شد و پیمان خان استقامت با استقامت و امتیاز 5 نفر دوم شد ، البته به لطف پوئن شکنی بهتر نسبت به پارسا کرمی برادر 2 دقیقه بزرگتر پوریا !! سوم شد . کیارش کدخدایی که برادران عابدینی را برده بود در دور پنجم با پیمان خان بازی داشت که در عین برتری زیاد وقتش تمام شد و بازی را باخت و به قدری ناراحت و متأثر شد که اشکش روان گشت و بازی ها را ناتمام ترک کرد !! نکته قابل توجه اینکه عزیزان والدین در این جور مواقع لازم است با شناخت نکات تربیتی / روانشناسی در مدیریت احساسات و هیجانات و عواطف بوجود آمده بسیار مراقب باشند !! البته حرف های بچه ها چه بعد از این دور و چه در آخر مسابقات شنیدنی بود ، ولی گفتنی نیست و بخاطر همین نقل نمی کنیم !!
تا جایی که بنده بررسی کردم فقط نیما و یزدان از کلاس ما در دوره مقدماتی بودند و بقیه بیشتر در دوره متوسطه بودند و بعضی هم دوره متوسطه ! به نیما و یزدان گفتم تا جایی که می توانند بازی ها را ثبت کنند و سعی نمایند حداقل تا 15 حرکت اوّل را ثبت نمایند تا بتوان بعداً آن ها را بررسی کرد ! یزدان چون اوّلین تجربش بود و دیدم کمی برای ثبت حواسش پرت می شود بعد از بازی اوّل گفتم نیاز به ثبت نیست ! امّا نیما همه بازی ها را تا حدّ ممکن ثبت کرد . نیما در پایان با 3 و نیم امتیاز دهم شد و یزدان با 2 امتیاز که حاصل یک برد از استراحت بود و یک برد از صدرا نفر نوزدهم شد !! در مجموع این تجربه برای هر دو بازیکن ما بسیار خوب بود ! خودم فکر می کردم یزدان بعد از 3 تا باخت دیگر نتواند بازی ها را ادامه دهد ، ولی یزدان کبیر خوب توانست بازی ها را ادامه دهد و مادرش هم از روحیه جنگنده او تعجّب کرده بود و فکر می کنم با ادامه دادن این راه بتواند نتایج بسیار خوبی کسب کند !!
نکات بسیاری هم خودم از این مسابقه به عنوان تجربه کسب کردم ، مهمترینش که شاید بتواند برای مربیان قابل توجه باشد اینکه بچه ها در شروع بازی بسیار ضعیف هستند ! دقّت بفرمایید منظورم این نیست که مثلاً یک شروع بازی را اصولی بازی نمی کنند یا حفظ نیستند ، این ها را که ندارند هیچ ، تازه کلّی اشتباهات فاحش هم انجام می دهند . این ها اگر بچه ها موارد دیگر مثل آخربازیشان قوی بود شاید خیلی اشکال نبود ، ولی آخربازی ها بدتر از شروع بازی ها . نکته دیگر اینکه تقریباً در همه بازی ها وقتی یکی از بچه ها به وضعیت کاملاً برتر می رسید و وقت خوبی هم داشت باز معلوم نبود ببرد !! یعنی بچه ها در به ثمر رساندن برتری های قابل توجه ضعف زیادی دارند و این یعنی تکنیک بازی بچه ها ضعیف است و شاید این بخاطر این باشد که بچه ها بازی های بزرگان شطرنج را کمتر بررسی می کنند !!!
این هم گزارش تصویری این مسابقات ، همراه با بعضی توضیحات مختصر:
یکی از مدیران مدارس غیرانتفاعی چند وقت پیش بهم می گفت : سخت ترین کار ساکت کردنِ یه تعداد بچه مدرسه ای حتی اگه 5 تا باشن !! به نظر شما اینا ساکتن ؟!!
استقامت جان ! یزدان تفنگ ندارد بابا !! چرا اونجوری نگا می کنی ؟ / آقا ما که اونجوری نگا نکردیم ، ببینید اینجوری نگا کردیم !!
... فکر کنم استقامت خوابیده ! پیمان خان ! بلند شو داداش بازی شروع شد !
کبوتر
با کبوتر ! باز با ...
برادران عابدین پای ثابت این مسابقات ! برادرا موفق باشین !!
کیارش خان بسیار مصمم و جدّی در حدّ قهرمانی جهان !! کیارش
! ما منتظر قهرمانیت در رده های سنی جهان هستیم !! با مربی خوبی که کیارش دارد حتماً می تواند به این مقام برسد !! خانم ماهینی مربی شایسته کیارش است !
پارسا برادر پوریا حریف دور دوّم نیمای ما !! / این صبحانه برای داور است نترسید تبعیضی در کار نیست !!
یزدان هم آماده بازی دوّم می شود !
خدایا ! آخه این شانسه ما داریم ؟!! امیر خان ! شانس پانسو ول کن ، بازی خودتو بکن پسر !
بساط بحث و گفتگو بعد از بازی ها حسابی گرم بود !
علی که دفعه پیش نیما را برده بود این بار به او باخت !!
... بقیه گزارش تصویری رو در مطلب بعدی ببینید چون وبلاگ محدودیت هایی دارد !! / یا علی