۰۹
ارديبهشت
این ترم چون به تعطیلات فروردین خورد ، استثنائاً ده جلسه بود . ما دو جلسه آخر ؛ یعنی بعد عید را مروری داشتیم به آموزه های قبلی و همچنین کمی هم درباره تاریخ شطرنج صحبت کردیم ، مخصوصاً درباره بابی فیشر و جنجال هایش !
شاید بخاطر همین بود
که محمدرضا و نیما یک کُری برای هم خواندند در حد فوق لالیگا . بله جوّ کُری خوانی
حسابی داغ بود و در حالی که محمدرضا یک پیاده پیش بود ، با یک اشتباه یک سوار از
دست داد و خُب دیگر نیما کسی نبود که از این همه برتری بدست آمده براحتی بگذرد .